- » امروز پنجشنبه، 1 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
کشور خودشان علاقه داشتند و به اسلام علاقه داشتند، آنها هم انگشت را روی همان نقطه حساس گذاشتند و انقلاب فرهنگی و انقلاب دانشگاهی را خواستند. و شما دیدید که از همان روز اول، آنهایی که قبلهشان یا مسکو بود و یا امریکا، شروع به مخالفت کردند؛ این را یک عمل ارتجاعی حساب کردند. آن وقت تهمتها هم زدند که اینها میخواهند اصلاً علمی توی کار نباشد و تخصصی توی کار نباشد و لابد اینها میخواهند تیمم و وضو را در دانشگاه یاد اینها بدهند! غافل از اینکه این تبلیغات اگر سابق عمل خودش را زیاد انجام داد، بعد از انقلاب و بیدار شدن قشرهای میلیونی ایران، این حرفها دیگر در آنها اثر ندارد. آنها میدانند که شما وقتی میگویید «مرتجع» مقصودتان این است که بگذارید ما دستمان باز باشد تا اینکه «مترقی» باشیم و مملکت خودمان را در آغوش غرب بکشیم که مترقی است! و یا در آغوش شرق و بلوک کمونیستی که آنها هم مترقی هستند! مقصود از «مرتجعین» مسلمانها و علاقه مندهای به اسلام و علاقه مندهای به کشور بود و مقصود از «مترقی» آنها بودند که میخواستند و میخواهند کشور را به طرف شرق و غرب بکشند و راهی جز کشاندن دانشگاه به طرف شرق یا طرف غرب نداشتند.
اهداف و مقاصد شوم در مخالفت با انقلاب فرهنگی
از آن روز اولی که صحبت «انقلاب فرهنگی» پیش آمد، مخالفتها شروع شد. اگر شما گروههایی [را] که مخالفت کردند با این مسائل و اشخاصی [را] که سینه زدند برای باز شدن دانشگاه قبل از اصلاح مشاهده کنید، میبینید که اینها همه پای بیرق غرب و شرق سینه میزنند. شما توجه داشتهاید و دارید که از همان اول انقلاب، قدم به قدم طوایفی و قلمهایی و زبانهایی بر ضد این انقلاب به کار افتادند؛ و هر قدمی که انقلاب خواست برای اصلاح بردارد، آنها مخالفت کردند. اگر صحبت دانشگاه آمد، همانهایی که دانشگاه را مرکز فساد قرار داده بودند و همانهایی که قبله آنها غرب یا شرق بود، با اصلاح دانشگاه مخالف بودند. آنها خوف این را داشتند که مبادا دانشگاه یک دانشگاه اسلامی بشود تا اینکه دست شرق و غرب تا ابد از دانشگاه کوتاه بشود؛ یعنی، از کشور کوتاه بشود.
اهداف و مقاصد شوم در مخالفت با انقلاب فرهنگی
از آن روز اولی که صحبت «انقلاب فرهنگی» پیش آمد، مخالفتها شروع شد. اگر شما گروههایی [را] که مخالفت کردند با این مسائل و اشخاصی [را] که سینه زدند برای باز شدن دانشگاه قبل از اصلاح مشاهده کنید، میبینید که اینها همه پای بیرق غرب و شرق سینه میزنند. شما توجه داشتهاید و دارید که از همان اول انقلاب، قدم به قدم طوایفی و قلمهایی و زبانهایی بر ضد این انقلاب به کار افتادند؛ و هر قدمی که انقلاب خواست برای اصلاح بردارد، آنها مخالفت کردند. اگر صحبت دانشگاه آمد، همانهایی که دانشگاه را مرکز فساد قرار داده بودند و همانهایی که قبله آنها غرب یا شرق بود، با اصلاح دانشگاه مخالف بودند. آنها خوف این را داشتند که مبادا دانشگاه یک دانشگاه اسلامی بشود تا اینکه دست شرق و غرب تا ابد از دانشگاه کوتاه بشود؛ یعنی، از کشور کوتاه بشود.