- » امروز یکشنبه، 4 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
را به سیاست چه کار؟ اهل علم فقط وظیفهاش این است که عبایش را سرش بکشد و اول ظهر برود نمازش را بخواند و بعد هم برود منبر چند تا مسئله بگوید؛ نه مسائلی که مربوط به سیاست و مربوط به گرفتاریهای ملت است، همان مسائلی که دیدید، متعارف بود میگفتند و تقریباً اکثر ابواب فقه کنار گذاشته شده بود عملاً. تو کتابها نوشته شده بود و کنار گذاشته شده بود و اکثر آیات قرآن هم کنار گذاشته شده بود. قرآن را میخواندیم و میبوسیدیم و میگذاشتیمش کنار. آیاتی که مربوط به جامعه بود، آیاتی که مربوط به سیاست بود، آیاتی که مربوط به جنگ بود، آیات زیادی که اکثر آیات مربوط به این مسائل است، اینها را منسی کرده بودیم؛ یعنی، ما را وادار کرده بودند که منسی باشد.
شأن بزرگ اهل علم این بود که این آقا نمیفهمد سیاست را! اگر یک آقایی اصلاً عقلش نرسید به اینکه سیاست چیست، این بزرگوار بود خیلی؛ آقایی است که دخالت در امور نمیکند، قربانش بروم، چه آقای خوبی، ظهر میآید نمازش را میخواند و میرود توی خانهاش مینشیند! و به ما این مطلب را تحمیل کرده بودند. این شیاطینی که میخواستند این جمعیت را کنار بگذارند، به ما همه تحمیل کرده بودند این مطلب را که اگر یک آقایی - فرض کنید که - عقیدهاش این بود که باید وارد بشود در سیاست و در گرفتاری ملت، میگفتند: این آقا سیاسی است! همین که میگفتند «سیاسی»، این دیگر باید برود، از جامعه باید جدا بشود.
این را تحمیل کرده بودند شیاطین به ما و نگذاشته بودند که ما خود پیغمبر اکرم را و حالاتش را مطالعه کنیم و نگذاشته بودند که ما حالات حضرت امیر را مطالعه کنیم؛ ببینیم که آیا آنها چه جور وضعی داشتند. پیغمبر اسلام در سیاست دخالت نمیکرد؟ میتوانید بگویید پیغمبر هم یک عامل سیاسی بوده، پس کنار؟ در امور سیاست وارد نمیشد؟
تمام عمرش در امور سیاسی بود؛ تمام عمرش را صرف کرد در سیاست اسلامی و حکومت اسلامی تشکیل داد. حضرت امیر حکومت اسلامی داشت و حکومتهای اسلامی میفرستاد آن طرف. اینها سیاست نبودند؟ حضرت امیر را تخطئه میکنید؟
اینهایی که میگویند نه، دیگر لازم نیست و آخوندها بروند سرجایشان بنشینند، این
شأن بزرگ اهل علم این بود که این آقا نمیفهمد سیاست را! اگر یک آقایی اصلاً عقلش نرسید به اینکه سیاست چیست، این بزرگوار بود خیلی؛ آقایی است که دخالت در امور نمیکند، قربانش بروم، چه آقای خوبی، ظهر میآید نمازش را میخواند و میرود توی خانهاش مینشیند! و به ما این مطلب را تحمیل کرده بودند. این شیاطینی که میخواستند این جمعیت را کنار بگذارند، به ما همه تحمیل کرده بودند این مطلب را که اگر یک آقایی - فرض کنید که - عقیدهاش این بود که باید وارد بشود در سیاست و در گرفتاری ملت، میگفتند: این آقا سیاسی است! همین که میگفتند «سیاسی»، این دیگر باید برود، از جامعه باید جدا بشود.
این را تحمیل کرده بودند شیاطین به ما و نگذاشته بودند که ما خود پیغمبر اکرم را و حالاتش را مطالعه کنیم و نگذاشته بودند که ما حالات حضرت امیر را مطالعه کنیم؛ ببینیم که آیا آنها چه جور وضعی داشتند. پیغمبر اسلام در سیاست دخالت نمیکرد؟ میتوانید بگویید پیغمبر هم یک عامل سیاسی بوده، پس کنار؟ در امور سیاست وارد نمیشد؟
تمام عمرش در امور سیاسی بود؛ تمام عمرش را صرف کرد در سیاست اسلامی و حکومت اسلامی تشکیل داد. حضرت امیر حکومت اسلامی داشت و حکومتهای اسلامی میفرستاد آن طرف. اینها سیاست نبودند؟ حضرت امیر را تخطئه میکنید؟
اینهایی که میگویند نه، دیگر لازم نیست و آخوندها بروند سرجایشان بنشینند، این