- » امروز پنجشنبه، 1 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
حفظ میکنیم او را.
شما شاهد بودید از اول انقلاب تا حالا که از آن قدم اوّلی که برای انقلاب برداشته شد، یک جمعیتی مخالف بودند، یک طایفهای؛ لااقل، شاه و بستگان شاه معدوم مخالف بودند و سر سخت برای کوبیدنش بودند. هر قدمی که جلو رفت، یک طایفهای از بین رفتند و یک دستهای دیگری از آنها کوچکتر، آنها هم میخواستند که این جمهوری را از بین ببرند. این جمهوری قدم به قدم پیش آمد و قدم به قدم پایش [را] محکمتر کرد. کجا شما سراغ دارید که در عرض دو سال، دو سال و نیم اینطور انسجام پیدا شده باشد و اینطور همه چیزهایی که یک کشوری لازم دارد و یک حکومتی لازم دارد، تحقق پیدا کرده باشد؟
این عراق با همه چیزهایی که گفته میشود و آن همه هم طرفدار دارد و همه قدرتهای فاسد هم طرفدارش هستند، باز قانون اساسی ندارد؛ یک جمعیتی هستند، یک حزبی (1) هستند که این حزب آمدند و زمام امور کشور را به دستشان گرفتند و با زور و فشار و حبس و زجر و اینها دارند یک حکومت جابرانه میکنند و تا حالا که مدت چندین سال، بیست سال بیشتر است که اینها آمدهاند، باز یک قانون اساسی ندارند. این کشور شما، که همه مخالفاند با او، با آن کشور عراق، همه؛ یعنی، با حکومت عراق - تقریباً - همه موافقاند - تقریباً البته نه همه، اما تقریباً، مع ذلک - نتوانسته یک قانون اساسی برای خودش درست کند، نمیتواند در آنجا یک رأی گیری بکند. رأی از کی بگیرد؟ ملت که با او موافق نیست، با سرنیزه باید ببرند مردم را دم صندوقها.
شما در این وقت کم و با آن دشمنهای سر سخت زیاد که در خارج کشور هستند و در داخل هم تفالههایشان هست، در این وقت تمام چیزهایی را که لازم دارد یک حکومتی درست کردید، بعد هم که دیدید یک کسی خلاف کرده گذاشتیدش کنار، (2) یک کسی
شما شاهد بودید از اول انقلاب تا حالا که از آن قدم اوّلی که برای انقلاب برداشته شد، یک جمعیتی مخالف بودند، یک طایفهای؛ لااقل، شاه و بستگان شاه معدوم مخالف بودند و سر سخت برای کوبیدنش بودند. هر قدمی که جلو رفت، یک طایفهای از بین رفتند و یک دستهای دیگری از آنها کوچکتر، آنها هم میخواستند که این جمهوری را از بین ببرند. این جمهوری قدم به قدم پیش آمد و قدم به قدم پایش [را] محکمتر کرد. کجا شما سراغ دارید که در عرض دو سال، دو سال و نیم اینطور انسجام پیدا شده باشد و اینطور همه چیزهایی که یک کشوری لازم دارد و یک حکومتی لازم دارد، تحقق پیدا کرده باشد؟
این عراق با همه چیزهایی که گفته میشود و آن همه هم طرفدار دارد و همه قدرتهای فاسد هم طرفدارش هستند، باز قانون اساسی ندارد؛ یک جمعیتی هستند، یک حزبی (1) هستند که این حزب آمدند و زمام امور کشور را به دستشان گرفتند و با زور و فشار و حبس و زجر و اینها دارند یک حکومت جابرانه میکنند و تا حالا که مدت چندین سال، بیست سال بیشتر است که اینها آمدهاند، باز یک قانون اساسی ندارند. این کشور شما، که همه مخالفاند با او، با آن کشور عراق، همه؛ یعنی، با حکومت عراق - تقریباً - همه موافقاند - تقریباً البته نه همه، اما تقریباً، مع ذلک - نتوانسته یک قانون اساسی برای خودش درست کند، نمیتواند در آنجا یک رأی گیری بکند. رأی از کی بگیرد؟ ملت که با او موافق نیست، با سرنیزه باید ببرند مردم را دم صندوقها.
شما در این وقت کم و با آن دشمنهای سر سخت زیاد که در خارج کشور هستند و در داخل هم تفالههایشان هست، در این وقت تمام چیزهایی را که لازم دارد یک حکومتی درست کردید، بعد هم که دیدید یک کسی خلاف کرده گذاشتیدش کنار، (2) یک کسی