- » امروز جمعه، 2 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
جمعیت میان تهی از کارهایی که باید خودش انجام بدهد به یک جمعیت متفکر در امور خودش و زحمتکش برای کشور خودش و رفتن رو به کفا برای زندگی خودش!
و اگر به داد این جمعیت خدای تبارک و تعالی نرسیده بود، خدا میداند که مسئله فحشا را به کجا رسانده بودند. شما شاید خیلی هایتان مطلع باشید از آن قصهای که در شیراز اتفاق افتاد و آن بساطی که درست کردند (1) و آن عقدی که واقع شد مابین یک پسر و یک مرد. اینها دنبال یک همچو چیزی بودند؛ میخواستند این کشور را به اینجا برسانند. خدا به فریاد این ملت رسید؛ ملت مظلوم و متحول کرد این جمعیت را به یک جمعیت حزب اللهی، یک جمعیتی که همه چیزش را دارد برای خدا میدهد. این مسئله مهم است؛ این مسئلهای که آن اشخاصی که در صدد تهذیب هستند، در صدد تزکیه نفس هستند، پنجاه سال زحمت میکشند؛ بعد از زحمتهای فراوان پنجاه ساله به یک مقامی میرسند. و این جوانها را خدای تبارک و تعالی آنطور در ظرف یک مدت بسیار کم متحول کرد به یک مقامی که آنهایی که پنجاه سال زحمت کشیدهاند، نرسیدهاند به این مقام، نرسیدهاند به آنجا که غیر از خدا اصلاً هیچی نخواهند، شهادت را اینطور طالب باشند. اینطور شهادت را در بر بگیرند. این یک مسئله مهمی است. ما همیشه باید در نظر داشته باشیم که این مسئله، مسئله عادی نیست که یک نفر آدم، صد نفر آدم، هزار نفر آدم یا همه بتوانند انجامش بدهند. یک کشور چهل میلیونی که با بیبند و باری میخواستند اینها را بار بیاورند و همه قدرتها دنبال این معنا بودند و همه تبلیغات و همه گفتار و همه نوشتهها دنبال این بود، یکدفعه متحول بشود به یک کشوری که همه حزب الله هستند و همه آن چیزهایی [را] که شهوی بود و آن چیزهایی [را] که مربوط به شهوات نفسانیه بود، دور ریختند و ایستادند در مقابل قدرتهای بزرگ و شکست دادند آنها را. این تحول، تحولی است که شرق و غرب نمیتوانند بفهمند. آنها هر چیزی میتوانند بفهمند، همین در سطح مادیت اشیا را ارزیابی میکنند که کدام پیروز شد، کدام پیروز نشد. در
و اگر به داد این جمعیت خدای تبارک و تعالی نرسیده بود، خدا میداند که مسئله فحشا را به کجا رسانده بودند. شما شاید خیلی هایتان مطلع باشید از آن قصهای که در شیراز اتفاق افتاد و آن بساطی که درست کردند (1) و آن عقدی که واقع شد مابین یک پسر و یک مرد. اینها دنبال یک همچو چیزی بودند؛ میخواستند این کشور را به اینجا برسانند. خدا به فریاد این ملت رسید؛ ملت مظلوم و متحول کرد این جمعیت را به یک جمعیت حزب اللهی، یک جمعیتی که همه چیزش را دارد برای خدا میدهد. این مسئله مهم است؛ این مسئلهای که آن اشخاصی که در صدد تهذیب هستند، در صدد تزکیه نفس هستند، پنجاه سال زحمت میکشند؛ بعد از زحمتهای فراوان پنجاه ساله به یک مقامی میرسند. و این جوانها را خدای تبارک و تعالی آنطور در ظرف یک مدت بسیار کم متحول کرد به یک مقامی که آنهایی که پنجاه سال زحمت کشیدهاند، نرسیدهاند به این مقام، نرسیدهاند به آنجا که غیر از خدا اصلاً هیچی نخواهند، شهادت را اینطور طالب باشند. اینطور شهادت را در بر بگیرند. این یک مسئله مهمی است. ما همیشه باید در نظر داشته باشیم که این مسئله، مسئله عادی نیست که یک نفر آدم، صد نفر آدم، هزار نفر آدم یا همه بتوانند انجامش بدهند. یک کشور چهل میلیونی که با بیبند و باری میخواستند اینها را بار بیاورند و همه قدرتها دنبال این معنا بودند و همه تبلیغات و همه گفتار و همه نوشتهها دنبال این بود، یکدفعه متحول بشود به یک کشوری که همه حزب الله هستند و همه آن چیزهایی [را] که شهوی بود و آن چیزهایی [را] که مربوط به شهوات نفسانیه بود، دور ریختند و ایستادند در مقابل قدرتهای بزرگ و شکست دادند آنها را. این تحول، تحولی است که شرق و غرب نمیتوانند بفهمند. آنها هر چیزی میتوانند بفهمند، همین در سطح مادیت اشیا را ارزیابی میکنند که کدام پیروز شد، کدام پیروز نشد. در