- » امروز جمعه، 2 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
شهرهای خودشان و آن وقت بگویند که بسیار خوب، حالا آتش بس! بنشینید مجرم را بفهمیم کی است. آن وقت هم صلح همین طوری نباید بشود. مجرم باید معلوم شود کی است. اسرائیل بیاید هرچه جرم دارد بکند، بعد بگوید که خوب، ما دیگر کاری نداریم، شما بروید سراغ کارتان، اینجا هم که ما گرفتیم مال خودمان! معنای آتش بس این است؟
همان آتش بس صدامی است. این آتش بسی است که اسرائیل هم دارد مطرح میکند؛ یعنی، همه چیزمان را دادیم، حالا بس؛ بسم الله، تشریف بیاورید حالا دیگر با هم چون، صورت هم را ببوسیم و اینهایی را هم که بردید؛ مال شما باشد! آتش بسی هم که اینها الآن دارند اظهار میکنند، همان وقت هم که آتش بس کنند، سه ساعت بعدش آبادان را تیرباران میکنند و آدم میکشند در صورتی که آبادان جنگجو نیست، آبادان یک جمعیتی دارند مشغول کسب خودشان هستند. اینها میگویند که اینها کردند و ما کردیم کی؟ کدام وقت اینها به این شهرهای شما کاری کردند؟ اینها هم با شما جنگ دارند، شما هم با اینها جنگ دارید. شمایی که میگویید آتش بس بسیار خوب، میگویید که چون اینها به ما حمله کردند، ما هم کردیم. اینها به شهر شما [حمله] کردند یا به شما؟ شما باید به تلافی، [به] خود اینها [حمله] بکنید، شما تلافی به آبادان میکنید؟
همان کارهایی که از اول به آبادان میکردید، حالا هم همان کارها را دارید میکنید و این آتش بس نیست.
ما همان شرایطی که از اول گفتیم، حالا هم همان شرایط را میگوییم، که یکی بیرون رفتن تمام این ارتشیهای عراق و این جنگندههای عراق از کشور ما بدون قید و شرط [است؛] هیچ قید و شرطی در کار نیست، حالا که میگویند ما بیرون میرویم. اینها میگویند: بیایند، ما بیرون میرویم که شما بیایید رد بشوید، لکن به شرط اینکه صلح باشد، تمام بشود مسئله؛ یعنی، به شرط اینکه ما هرچه ضرر به شما زدیم، هرچه جنایت کردیم هیچ! این مضحک است واقعاً. یک جمعیتی میخواهند بیایند کمک کنند شما را، شما میگویید: حالا که میخواهید کمک بکنید، پس دست بردارید از این ادعاهایی که دارید، شما مجرم را دیگر لازم نیست بشناسید، بیایید صلح بکنیم با هم، لازم نیست که
همان آتش بس صدامی است. این آتش بسی است که اسرائیل هم دارد مطرح میکند؛ یعنی، همه چیزمان را دادیم، حالا بس؛ بسم الله، تشریف بیاورید حالا دیگر با هم چون، صورت هم را ببوسیم و اینهایی را هم که بردید؛ مال شما باشد! آتش بسی هم که اینها الآن دارند اظهار میکنند، همان وقت هم که آتش بس کنند، سه ساعت بعدش آبادان را تیرباران میکنند و آدم میکشند در صورتی که آبادان جنگجو نیست، آبادان یک جمعیتی دارند مشغول کسب خودشان هستند. اینها میگویند که اینها کردند و ما کردیم کی؟ کدام وقت اینها به این شهرهای شما کاری کردند؟ اینها هم با شما جنگ دارند، شما هم با اینها جنگ دارید. شمایی که میگویید آتش بس بسیار خوب، میگویید که چون اینها به ما حمله کردند، ما هم کردیم. اینها به شهر شما [حمله] کردند یا به شما؟ شما باید به تلافی، [به] خود اینها [حمله] بکنید، شما تلافی به آبادان میکنید؟
همان کارهایی که از اول به آبادان میکردید، حالا هم همان کارها را دارید میکنید و این آتش بس نیست.
ما همان شرایطی که از اول گفتیم، حالا هم همان شرایط را میگوییم، که یکی بیرون رفتن تمام این ارتشیهای عراق و این جنگندههای عراق از کشور ما بدون قید و شرط [است؛] هیچ قید و شرطی در کار نیست، حالا که میگویند ما بیرون میرویم. اینها میگویند: بیایند، ما بیرون میرویم که شما بیایید رد بشوید، لکن به شرط اینکه صلح باشد، تمام بشود مسئله؛ یعنی، به شرط اینکه ما هرچه ضرر به شما زدیم، هرچه جنایت کردیم هیچ! این مضحک است واقعاً. یک جمعیتی میخواهند بیایند کمک کنند شما را، شما میگویید: حالا که میخواهید کمک بکنید، پس دست بردارید از این ادعاهایی که دارید، شما مجرم را دیگر لازم نیست بشناسید، بیایید صلح بکنیم با هم، لازم نیست که