- » امروز پنجشنبه، 1 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
انداخت. امیر اعتراض کرد که برای چه؟ گفت: من هرچه نگاه کردم، کثیفتر از صورت تو در اینجا نیافتم. شما اگر آن ورق را ببینید، انسان اگر آن صفحه دوم عالم را ببیند و در آنجا ببیند که اینهایی که ارزششان را به این مسائل میدانند، آن وقت میبینید که در آنجا، صورت آنها آن قدر مشوه [است] و صورت انسانی هم نیست، یک صورت دیگری است، تا ببینی سگباز است و همه دلش را به سگ داده است، صورت سگ است.
علم و تقوا، میزان ارزش در مکاتب توحیدی
مسئله تجسم اعمال و تجسم اخلاق و اینها یک مسئلهای است که در پیش اهل نظر و محققین مسلّم است. و در روایات ما هم هست کسی که غیبت میکند، در روایات هست که زبانش به اندازه بین مکه و مدینه ظاهراً هست، دراز میشود و مردم در روز حشر از روی این زبان عبور میکنند. این نتیجه غیبت است. یک کسی که زبانش از اینور شهر به آنور شهر دراز میشود و اعراض مردم را ذکر میکند و آبروی مردم را میبرد، این زبان در آن عالم تا آن اندازهای که اینجا دراز بوده، آنجا هم درازی پیدا میکند و اهل محشر از رویش - به حسب این روایت - میگذرند. وقتی بنا شد ارزش انسان به این مسائل باشد، آن وقت هیچ یک از معنویات دیگر ارزش ندارد. شما اگر گمان بکنید در پیش این طایفههایی که ارزش را به این معانی میدانند، ارزشی که پیش انبیا هست، اینها اصلاً ارزش بدانند؟ باور نکنید که بدانند. ممکن است بگویند. و لیکن باور ندارند. اگر باور داشتند، میرفتند دنبال آن ارزش. حالا که ندارند و نمیروند دنبال آن ارزش، معلوم میشود باور ندارند. ارزش در لسان انبیا و در لسان اولیای خدا و در رأس آنها، قرآن کریم و رسول اکرم، - صلی الله علیه و آله و سلم - ارزش به علم و تقواست. میزان، ارزش این دو خاصه است: علم و تقوا توأماً. علم تنها ارزش ندارد یا ضعیف است ارزشش.
تقوای تنها یا ارزش ندارد یا ضعیف است ارزشش.
در حدیث منقول از رسول خداست که قَصَّمَ رَجُلانِ [یا صِنْفان] ظَهْری: عالِمٌ مُتَهَتِّکٌ وَ جاهِلٌ
علم و تقوا، میزان ارزش در مکاتب توحیدی
مسئله تجسم اعمال و تجسم اخلاق و اینها یک مسئلهای است که در پیش اهل نظر و محققین مسلّم است. و در روایات ما هم هست کسی که غیبت میکند، در روایات هست که زبانش به اندازه بین مکه و مدینه ظاهراً هست، دراز میشود و مردم در روز حشر از روی این زبان عبور میکنند. این نتیجه غیبت است. یک کسی که زبانش از اینور شهر به آنور شهر دراز میشود و اعراض مردم را ذکر میکند و آبروی مردم را میبرد، این زبان در آن عالم تا آن اندازهای که اینجا دراز بوده، آنجا هم درازی پیدا میکند و اهل محشر از رویش - به حسب این روایت - میگذرند. وقتی بنا شد ارزش انسان به این مسائل باشد، آن وقت هیچ یک از معنویات دیگر ارزش ندارد. شما اگر گمان بکنید در پیش این طایفههایی که ارزش را به این معانی میدانند، ارزشی که پیش انبیا هست، اینها اصلاً ارزش بدانند؟ باور نکنید که بدانند. ممکن است بگویند. و لیکن باور ندارند. اگر باور داشتند، میرفتند دنبال آن ارزش. حالا که ندارند و نمیروند دنبال آن ارزش، معلوم میشود باور ندارند. ارزش در لسان انبیا و در لسان اولیای خدا و در رأس آنها، قرآن کریم و رسول اکرم، - صلی الله علیه و آله و سلم - ارزش به علم و تقواست. میزان، ارزش این دو خاصه است: علم و تقوا توأماً. علم تنها ارزش ندارد یا ضعیف است ارزشش.
تقوای تنها یا ارزش ندارد یا ضعیف است ارزشش.
در حدیث منقول از رسول خداست که قَصَّمَ رَجُلانِ [یا صِنْفان] ظَهْری: عالِمٌ مُتَهَتِّکٌ وَ جاهِلٌ