- » امروز شنبه، 13 بهمن 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
کارخانهها، در کشاورزی وادار کنند به اینکه - با ایادی خودشان، وادار کنند به اینکه - سستی کنند در امر کشاورزی که در رأس امور یک کشور امثال کشور ماست، و آنهایی که در کارخانهها کار میکنند وادار کنند به کمکاری، و کارهای دیگر، از آنجا نقطه شکست ما شروع میشود.
تکلیف شرعی در انتخابات
و چون امروز روزی است که باید راجع به تکلیف خودمان در انتخابات عرض کنم، باید عرض کنم که یکی از اموری که مطمح نظر آنهایی است که میخواهند این انقلاب را به شکست برسانند قضیه مجلس است. مجلس یک چیز سهلی نیست کارش.
مجلس یک چیزی است که در رأس همه اموری که در کشور است واقع است. یعنی مجلس خوب همه چیز را خوب میکند و مجلس بد همه چیز را بد میکند. ولهذا آنهایی که قبلاً در این کشور حکومت داشتند سعیشان این بود که مجلس را نگه دارند. آنوقتی که دیگر مجلس تحقق پیدا کرده بود و مشروطه شده بود و مجلس پیدا شده بود، سعی میکردند که مجلس را به دست بیاورند. آن وقت که نمیتوانستند با فشار مردم را الزام کنند باید کیک را چیز بکنید، آن وقت با حیلهها میکردند، ایادی خودشان، در بلاد، و مردم بیچاره را یا اغفال میکردند یا خانها وادار میکردند و وقتی که رضاخان آمد درکار، دیگرقضیه، قضیه این بود که دست شاهنشاه بود، همه چیز دست او بود. البته این آخر هم همین جور بود. فرماندارها هر جا بودند مأمور بودند که در آنجا این آدم را از صندوق بیرون بیاورند. بتوانند مردم را وادار کنند به این کار؛ نتوانستند صندوقها را عوض بکنند، نتوانستند صندوقها را بد بخوانند و همه چیز هم دست خودشان بود. مردم هم چون مأیوس شده بودند کنار رفته بودند، راه دیگر باز بود. یکی از امور بسیار مهم که آنها کارهای خودشان را با آن انجام میدهند مأیوس کردن قشرهای مختلف کشور است. مأیوسشان بکنند از اینکه ما کار ازمان میآید. کوشش داشتند در رژیم سابق به اینکه مردم را از همه چیز مأیوس کنند، «ما نمیتوانیم، باید از غرب درست بشود، ما همسایه کذا داریم». کوشش میکردند در این معنا و کسانی که در مجلس پیدا میشد
تکلیف شرعی در انتخابات
و چون امروز روزی است که باید راجع به تکلیف خودمان در انتخابات عرض کنم، باید عرض کنم که یکی از اموری که مطمح نظر آنهایی است که میخواهند این انقلاب را به شکست برسانند قضیه مجلس است. مجلس یک چیز سهلی نیست کارش.
مجلس یک چیزی است که در رأس همه اموری که در کشور است واقع است. یعنی مجلس خوب همه چیز را خوب میکند و مجلس بد همه چیز را بد میکند. ولهذا آنهایی که قبلاً در این کشور حکومت داشتند سعیشان این بود که مجلس را نگه دارند. آنوقتی که دیگر مجلس تحقق پیدا کرده بود و مشروطه شده بود و مجلس پیدا شده بود، سعی میکردند که مجلس را به دست بیاورند. آن وقت که نمیتوانستند با فشار مردم را الزام کنند باید کیک را چیز بکنید، آن وقت با حیلهها میکردند، ایادی خودشان، در بلاد، و مردم بیچاره را یا اغفال میکردند یا خانها وادار میکردند و وقتی که رضاخان آمد درکار، دیگرقضیه، قضیه این بود که دست شاهنشاه بود، همه چیز دست او بود. البته این آخر هم همین جور بود. فرماندارها هر جا بودند مأمور بودند که در آنجا این آدم را از صندوق بیرون بیاورند. بتوانند مردم را وادار کنند به این کار؛ نتوانستند صندوقها را عوض بکنند، نتوانستند صندوقها را بد بخوانند و همه چیز هم دست خودشان بود. مردم هم چون مأیوس شده بودند کنار رفته بودند، راه دیگر باز بود. یکی از امور بسیار مهم که آنها کارهای خودشان را با آن انجام میدهند مأیوس کردن قشرهای مختلف کشور است. مأیوسشان بکنند از اینکه ما کار ازمان میآید. کوشش داشتند در رژیم سابق به اینکه مردم را از همه چیز مأیوس کنند، «ما نمیتوانیم، باید از غرب درست بشود، ما همسایه کذا داریم». کوشش میکردند در این معنا و کسانی که در مجلس پیدا میشد