- » امروز شنبه، 3 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
خلاصه انسان مشمئز میشود از آن، حالا ممکن است در بین مردم یک عدهای باشند که او را بخواهند، اما حالا من برداشت خودم است، این را نمایش دادن [در] آن وقت که جمهوری اسلامی این وضع را دارد یک قدری سبک است برای جمهوری اسلامی، مسائل اساسی باید در آنجا گفته بشود. «اخبار» درست جمع آوری نمیشود از جهان.
اخبار مثلاً تکراری زیاد است؛ عمرشان را صرف میکنند به همین تکرارهایی که کی باکی صحبت کرد، و کی با کی حرف زد و چی گفته این خیلی کوچک میکند اینها را باید یک قدری - حالا که آقایان هستید - اینها را باید ان شاء الله که به تدریج درست [بکنید] این راجع به این جهتش.
تکذیب نسبت نابجا به فرزند امام
راجع به افراد که در آنجا هستند، باید یک افرادی باشند که امین باشند، واقعاً اینطور نباشد که مثلاً یک حرفهایی بروند در خارج بزنند که بر خلاف امانت است، مثلاً یک آقایی آمد اینجا راجع به اینکه سابقاً آقایان یک عدهای بودند که در صدا و سیما بودند بعد هم من از باب اینکه دیدم با قانون اساسی مخالفت کردند، و یک وضعی پیش آوردند که به هم بخورد آنجا، - نمیگویم متعمّد بودند اما وضع اینطور پیش آمد - که دنبال او من گفتم، به آقایان گفتم اینها را معزولشان کنید شما گفتید که نه خوب نیست معزول کنیم، خوب است که اینها استعفا بدهند. بنابراین شد که استعفا بدهند بعد یک آقایی آمد به من گفت که برای چه شما گفتید استعفا بدهید، من هیچ یادم نبود، گفتم من یادم نیست، و گفتم نه گفتم یادم نیست حالا چه گفتم به او، از قراری که شنیدم بعد آن آقاها رفتند بیرون، در حزب و در جاهایی حتی، - به من اینجور گفتند من صحت و سقم [ش را] نمیدانم - تلفن به اطراف: که «احمد» (1) دروغ گفته به ما، از قول فلانی! شما ببینید منزل ما را اینطور معرفی کردند که احمد در اینجا از قول من دروغ میگوید، آن هم یک همچنین دروغی، دروغی که شما مطلع میشوید از واقعش، آقای خامنهای مطلع
اخبار مثلاً تکراری زیاد است؛ عمرشان را صرف میکنند به همین تکرارهایی که کی باکی صحبت کرد، و کی با کی حرف زد و چی گفته این خیلی کوچک میکند اینها را باید یک قدری - حالا که آقایان هستید - اینها را باید ان شاء الله که به تدریج درست [بکنید] این راجع به این جهتش.
تکذیب نسبت نابجا به فرزند امام
راجع به افراد که در آنجا هستند، باید یک افرادی باشند که امین باشند، واقعاً اینطور نباشد که مثلاً یک حرفهایی بروند در خارج بزنند که بر خلاف امانت است، مثلاً یک آقایی آمد اینجا راجع به اینکه سابقاً آقایان یک عدهای بودند که در صدا و سیما بودند بعد هم من از باب اینکه دیدم با قانون اساسی مخالفت کردند، و یک وضعی پیش آوردند که به هم بخورد آنجا، - نمیگویم متعمّد بودند اما وضع اینطور پیش آمد - که دنبال او من گفتم، به آقایان گفتم اینها را معزولشان کنید شما گفتید که نه خوب نیست معزول کنیم، خوب است که اینها استعفا بدهند. بنابراین شد که استعفا بدهند بعد یک آقایی آمد به من گفت که برای چه شما گفتید استعفا بدهید، من هیچ یادم نبود، گفتم من یادم نیست، و گفتم نه گفتم یادم نیست حالا چه گفتم به او، از قراری که شنیدم بعد آن آقاها رفتند بیرون، در حزب و در جاهایی حتی، - به من اینجور گفتند من صحت و سقم [ش را] نمیدانم - تلفن به اطراف: که «احمد» (1) دروغ گفته به ما، از قول فلانی! شما ببینید منزل ما را اینطور معرفی کردند که احمد در اینجا از قول من دروغ میگوید، آن هم یک همچنین دروغی، دروغی که شما مطلع میشوید از واقعش، آقای خامنهای مطلع