- » امروز شنبه، 3 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
روحانیون را تعطیل کردند و فجایعی بجا آورد. زحمتهایی برای این ملت بجا آورد، به کار گذاشت که قابل بیان نیست. بعد از آنکه او را انگلیسها آوردند و به ما مسلط کردند، و بعد از اینکه خود آنها او را بردند، محمدرضا را دولتهای مجتمعشان آوردند به ما مسلط کردند. محمدرضا بدتر از پدرش عمل کرد با ما. تمام حیثیت این ملت را محمدرضا به باد داد. حیثیت اسلامی ما را به باد داد. تمام جهاتی که ما داشتیم، شرافتی که ما داشتیم این به باد داد. این دانشگاه ما را آنطور کرد که هریک که از دانشگاه بیرون آمدند دشمن بودند با این ملت و وابسته بودند به کشورهای دیگری، به غرب. اگر استثنا داشت استثنا بسیار کم داشت. و با کارهایی که این انجام داد از روی حیله بیشتر و عمیقتر بود تا کارهایی که رضاخان کرد. رضاخان همه را قلدری کرد و این با حیله بازی و با سالوسی عمل کرد و همه حیثیت، حیثیات این ملت ما را او به باد فنا داد. ذخایر تحت الارضی ما را به رایگان به اربابهای خودش خصوصاً امریکا داد. جوانهای ما را فاسد کرد، مراکز فحشا در این کشور این قدر زیاد بود که احصا نداشت. مراکز فساد این قدر بود که جوانهای ما را به فساد کشاند. خود آنها عامل فروش هروئین و تریاک و مواد مخدره بودند، و تمام جوانهای ما را به فساد کشاندند.
کاری کردند که ملت ما به جان آمد. ملت ما توانش از بین رفت، و خدای تبارک و تعالی بر این ملت منت گذاشت و قیام کردند، نهضت کردند، انقلاب کردند و در مقابل همه قدرتهایی که پشتیبانی میکردند از محمدرضا خصوصاًامریکا، در مقابل همه ایستاد ملت. و با اینکه چیزی در دست نداشت جز ایمان، محمدرضا را کنار زد و یک کشوری را که در تحت سلطه امریکا بود از تحت سلطه او بیرون آورد.
ارتشی که با مستشارهای امریکا اداره میشدند و هیچ ارتباطی با ملت نداشتند، برگرداندند به حال اول؛ و آن مستشارها را بیرون کردند. لانهای را که به اسم سفارت در اینجا بود و محل جاسوسی بود و اسنادش الآن در جلدهای زیادی از کتب پخش شده است، آنجا را بستند و خواستند یک ملتی باشند مستقل، آزاد. نه وابسته به شرق باشند، نه وابسته به غرب.
کاری کردند که ملت ما به جان آمد. ملت ما توانش از بین رفت، و خدای تبارک و تعالی بر این ملت منت گذاشت و قیام کردند، نهضت کردند، انقلاب کردند و در مقابل همه قدرتهایی که پشتیبانی میکردند از محمدرضا خصوصاًامریکا، در مقابل همه ایستاد ملت. و با اینکه چیزی در دست نداشت جز ایمان، محمدرضا را کنار زد و یک کشوری را که در تحت سلطه امریکا بود از تحت سلطه او بیرون آورد.
ارتشی که با مستشارهای امریکا اداره میشدند و هیچ ارتباطی با ملت نداشتند، برگرداندند به حال اول؛ و آن مستشارها را بیرون کردند. لانهای را که به اسم سفارت در اینجا بود و محل جاسوسی بود و اسنادش الآن در جلدهای زیادی از کتب پخش شده است، آنجا را بستند و خواستند یک ملتی باشند مستقل، آزاد. نه وابسته به شرق باشند، نه وابسته به غرب.