این کمال انقطاع، خروج از منزل خود و خودی و هرچه و هرکس، و پیوستن به او است و گسستن از غیر، و هِبه‌ای (1) الهی است به اولیای خُلَّص پس از صَعْق (2) حاصل از جلال که دنبال گوشه چشم نشان دادن او است‌
وَ لاحَظْتَهُ‌
الخ. و ابصار قلوب تا به ضیاءِ نَظْره (3) او نور نیابد، حُجُب نور خرق نشود و تا این حُجب باقی است، راهی به معدن عظمت نیست و ارواح تعلُّق به عزّ قدس را درنیابند و مرتبت تَدَلّی‌ (4) حاصل نیاید ثُمَّ دَنی‌ فَتَدَلّی‌. (5) و ادنی‌ از این، فنای مطلق و وصول مطلق است.
صوفی! زره عشق صفا باید کرد عهدی که نموده‌ای وفا باید کرد
.
تا خویشتنی به وصل جانان نَرسی خود را به رهِ دوست فنا باید کرد
.
نجوای سرّی حق با بنده خاص خود صورت نگیرد مگر پس از صَعْق واند کاک جَبَل هستی (6) خود، رَزَقَنا اللهُ وَ ایَّاکِ.
دخترم! سرگرمی به علوم حتی عرفان و توحید اگر برای انباشتن اصطلاحات است - که هست - و برای خود این علوم است، سالک را به مقصد نزدیک نمی‌کند که دور می‌کند العلم هو الحجاب الاکبر؛ (7) و اگر حق جویی و عشق به او انگیزه است که بسیار نادر است، چراغ راه است و نور هدایت الْعِلْمُ نُورٌ یَقْذِفُهُ اللهُ فی‌ قَلْبِ مَنْ یَشاءُ (8) و برای رسیدن به گوشه‌ای از آن تهذیب و تطهیر و تزکیه لازم است، تهذیب نفس و تطهیر قلب از غیر او، چه رسد به تهذیب از اخلاق ذمیمه که رهیدن از آن بسیار مجاهده می‌خواهد، و چه رسد به‌

صحیفه امام خمینی
Rouhollah Website is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License. <Rouhollah Website/>