- » امروز چهارشنبه، 14 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
که هست نظر کند و بحث نماید نظرش الهی و بحثش عرفانی است و همه اینها غیر از ذوق عرفانی است که از بحث به دور است و غیر، از آن مهجور، تا چه رسد به شهود وجدانی و پس از آن نیستی در عین غرق در هستی «ادْفَعِ السِّراج که شمس طالع شد». (1)
دخترم! شنیدم میگفتی: میترسم ایام امتحان متأسف شوم که چرا کار نکردم در روزهای تعطیل. این تأسف و امثال آن هرچه هست سهل است و زودگذر، آن تأسف دائمی و ابدی است که چون به خود آیی توجه کنی که همه چیز را میبینی جز او و آن روز پردهها افتادنی و حجابها برداشتنی نیست.
امیرالمؤمنین در دعای کمیل عرض میکند: «فَهَبْنی یا الهی و سَیِّدی وَ مَوْلایَ وَ رَبّی صَبَرْتُ عَلی عَذابِکَ فَکَیْفَ اصْبِرُ عَلی فِراقِک». (2) من کوردل تاکنون نتوانستم این فقره و بعض فقرات دیگر این دعای شریف را به جِدّ بخوانم بلکه آن را از زبان علی - علیه السلام - میخوانم و ندانم آن چیست که صبر بر آن از عذاب خدا در جهنم مشکلتر است؛ آن عذابی که تَطَّلِعُ عَلَی الْأَفْئِدَة؟ (3) گویی «عذابک» همان «نارُالله» (4) است که فؤاد را میسوزاند. شاید این عذاب فوق عذاب جهنم باشد ما کوردلان نمیتوانیم این معانی فوق فهم بشری را ادراک و تصدیق کنیم، بگذار و بگذاریم آنها را برای اهلش که بسیار کم است.
در هر حال کتب فلسفی خصوصاً از فلاسفه اسلام و کتب اهل حال و عرفان هر کدام اثری دارد. اوّلیها، انسان را ولو بهطور دورنما آشنا میکند با ماوراء طبیعت، و دوّمیها خصوصاً بعضی از آنها چون «منازل السائرین» (5) و «مصباح الشریعه» (6) که گویی از
دخترم! شنیدم میگفتی: میترسم ایام امتحان متأسف شوم که چرا کار نکردم در روزهای تعطیل. این تأسف و امثال آن هرچه هست سهل است و زودگذر، آن تأسف دائمی و ابدی است که چون به خود آیی توجه کنی که همه چیز را میبینی جز او و آن روز پردهها افتادنی و حجابها برداشتنی نیست.
امیرالمؤمنین در دعای کمیل عرض میکند: «فَهَبْنی یا الهی و سَیِّدی وَ مَوْلایَ وَ رَبّی صَبَرْتُ عَلی عَذابِکَ فَکَیْفَ اصْبِرُ عَلی فِراقِک». (2) من کوردل تاکنون نتوانستم این فقره و بعض فقرات دیگر این دعای شریف را به جِدّ بخوانم بلکه آن را از زبان علی - علیه السلام - میخوانم و ندانم آن چیست که صبر بر آن از عذاب خدا در جهنم مشکلتر است؛ آن عذابی که تَطَّلِعُ عَلَی الْأَفْئِدَة؟ (3) گویی «عذابک» همان «نارُالله» (4) است که فؤاد را میسوزاند. شاید این عذاب فوق عذاب جهنم باشد ما کوردلان نمیتوانیم این معانی فوق فهم بشری را ادراک و تصدیق کنیم، بگذار و بگذاریم آنها را برای اهلش که بسیار کم است.
در هر حال کتب فلسفی خصوصاً از فلاسفه اسلام و کتب اهل حال و عرفان هر کدام اثری دارد. اوّلیها، انسان را ولو بهطور دورنما آشنا میکند با ماوراء طبیعت، و دوّمیها خصوصاً بعضی از آنها چون «منازل السائرین» (5) و «مصباح الشریعه» (6) که گویی از