- » امروز پنجشنبه، 1 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
نامه
زمان: 21 آبان 1364 / 28 صفر 1406
مکان: تهران، جماران
موضوع: وقفنامه مؤسسه همدانیان
مخاطب: منتظری، حسینعلی
مکان: تهران، جماران
موضوع: وقفنامه مؤسسه همدانیان
مخاطب: منتظری، حسینعلی
[بسم الله الرحمن الرحیم. محضر مبارک رهبر بزرگ انقلاب آیت الله العظمی امام خمینی - مدظله العالی
پس از سلام، راجع به مؤسسه خیریه مرحوم همدانیان که حضرتعالی رسیدگی و نظارت آن را به حقیر احاله فرموده بودید، روند کار این است که مرحوم حسین همدانیان در 24/3/1344 اساسنامهای را به اختیار خود تنظیم کرده که مصرف را اصفهان و اختیار مال را در زمان حیات با خودش قرار داده.
سپس در 30/4/53 در اصفهان به بهانهای بازداشت، و چون مال او زیاد بوده و اولاد نداشته، دستگاه (1) به مال او طمع میکنند. بالاخره او در 8/2/1354 در بیمارستان خورشید اصفهان در حالی که هنوز بازداشت بوده، مسئول ثبت اصفهان را طلب میکند و اساسنامه دیگری را تنظیم و به ثبت میرساند که ضمناً حاوی اهداف خودش بوده و قهراً دستگاه را قانع نمیکند. بعداً در 30/11/55 در کرج با توافق نمایندگان سازمان شاهنشاهی اساسنامه سومی تنظیم میشود که رسماً مؤسسه را به سازمان مذکور وابسته میسازد، ولی چون باز حاوی اهداف خودش بوده، دستگاه مافوق را قانع نمیکند و به ثبت نمیرسد. و بالاخره با اعمال فشار دستگاه بدون اطلاع و رضایت مؤسس به استناد ماده یازده اساسنامه 54 که ثبت شده، هیأت امنا را تغییر میدهند و اموال او را صددرصد در اختیار سازمان (2) قرار میدهند. او هم تعقیب میکند و صدایش به جایی نمیرسد. اینجانب پس از مطالعه اساسنامههای مختلف و اطلاع از اهداف مؤسس و پس از مذاکره و استفسار از مسئول ثبت آن زمان که اتفاقاً مورد شناخت سابق و مورد اعتماد اینجانب میباشد و فعلاً بازنشسته است، و پس از مذاکره حضوری با خواهر همدانیان و نماینده برادرش که فراری است و شرعاً وارث او میباشند، و کتباً هم از حضرتعالی تقاضا کردهاند امر مؤسسه را به حقیر محول فرمایید، چنین تشخیص میدهم که رعایت قانون ثبت رسمی و اهداف مؤسس و رضایت وارث (که شبهه اکراه در اساسنامهها و انتقال مال به آنان قوی است) و پیشگیری از
پس از سلام، راجع به مؤسسه خیریه مرحوم همدانیان که حضرتعالی رسیدگی و نظارت آن را به حقیر احاله فرموده بودید، روند کار این است که مرحوم حسین همدانیان در 24/3/1344 اساسنامهای را به اختیار خود تنظیم کرده که مصرف را اصفهان و اختیار مال را در زمان حیات با خودش قرار داده.
سپس در 30/4/53 در اصفهان به بهانهای بازداشت، و چون مال او زیاد بوده و اولاد نداشته، دستگاه (1) به مال او طمع میکنند. بالاخره او در 8/2/1354 در بیمارستان خورشید اصفهان در حالی که هنوز بازداشت بوده، مسئول ثبت اصفهان را طلب میکند و اساسنامه دیگری را تنظیم و به ثبت میرساند که ضمناً حاوی اهداف خودش بوده و قهراً دستگاه را قانع نمیکند. بعداً در 30/11/55 در کرج با توافق نمایندگان سازمان شاهنشاهی اساسنامه سومی تنظیم میشود که رسماً مؤسسه را به سازمان مذکور وابسته میسازد، ولی چون باز حاوی اهداف خودش بوده، دستگاه مافوق را قانع نمیکند و به ثبت نمیرسد. و بالاخره با اعمال فشار دستگاه بدون اطلاع و رضایت مؤسس به استناد ماده یازده اساسنامه 54 که ثبت شده، هیأت امنا را تغییر میدهند و اموال او را صددرصد در اختیار سازمان (2) قرار میدهند. او هم تعقیب میکند و صدایش به جایی نمیرسد. اینجانب پس از مطالعه اساسنامههای مختلف و اطلاع از اهداف مؤسس و پس از مذاکره و استفسار از مسئول ثبت آن زمان که اتفاقاً مورد شناخت سابق و مورد اعتماد اینجانب میباشد و فعلاً بازنشسته است، و پس از مذاکره حضوری با خواهر همدانیان و نماینده برادرش که فراری است و شرعاً وارث او میباشند، و کتباً هم از حضرتعالی تقاضا کردهاند امر مؤسسه را به حقیر محول فرمایید، چنین تشخیص میدهم که رعایت قانون ثبت رسمی و اهداف مؤسس و رضایت وارث (که شبهه اکراه در اساسنامهها و انتقال مال به آنان قوی است) و پیشگیری از