- » امروز پنجشنبه، 1 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
سخنرانی در جمع مسئولان قضایی و وزارت امور خارجه (وظایف قضات و سفرا)
- سخنرانیزمان: 8 مرداد 1364 / 11 ذی القعده 1405
مکان: تهران، جماران
موضوع: لزوم اهتمام به امر قضا و وظایف سفرا و نمایندگان جمهوری اسلامی در خارج
مناسبت: میلاد حضرت رضا (ع)
حضار: اعضای شورایعالی قضایی - کارکنان قوه قضاییه - وزیر امور خارجه و نمایندگان جمهوری اسلامی در کشورهای اروپایی و امریکاییبسم الله الرحمن الرحیماهتمام حوزههای علمیه به امور قضا
من این روز مبارک را به همه مسلمین جهان و به همه مستضعفان، خصوصاً به ملت شیعه و بالاخص به شما آقایان که این جا تشریف آوردید، تبریک عرض میکنم. امید است خدای تبارک و تعالی به برکت مرقد مطهر حضرت رضا - سلام الله علیه - به ما توفیق بدهد که ما تابع تعالیم عالیه اسلام باشیم و تابع تربیتهایی که ائمه هدی متکفل شدند، باشیم. امیدوارم که خداوند همه ملتها را و خصوصاً ملت ایران را، موفق کند که بهطور صحیح به احکام اسلام عمل کنند و متکی به الطاف عالیه حق تعالی باشند و در این راهی که پیش گرفتهاند، پیش بروند و ان شاء الله، موفقیتهایی حاصل بشود.
آنچه که من در این محضر محترم باید عرض کنم، یک مطلب راجع به قوه قضاییه است و یک مطلب راجع به کسانی است که در خارج کشور مشغول خدمت هستند که عدهایشان این جا امروز تشریف دارند. مطلبی که راجع به قضاوت عرض میکنم، یک صحبت راجع به این است که باید پرسنل این قوه تقویت بشود و این یک جهتش به عهده حوزههای علمیه سرتاسر کشور است و خصوصاً حوزه علمیه قم. مسئله قضا یک مسئله مهمی است که سر و کارش با همه حیثیت کشور است و مسلمانان است. و آن قدری که اسلام درباره قضا سفارش کرده است، شاید کمتر در چیزهای دیگر سفارش کرده باشد. - بنابراین، یک تکلیف است بر همه کسانی که میتوانند قضاوت کنند و در حوزهها معطل ماندهاند. خیلی اشخاص هستند که اگر توجه به این مسئله داشته باشند که یک تکلیفی است، بر همه هست تا آن جایی که به مقدار کفایت تحقق پیدا بکند، و الّا واجبات کفاییه هم بر همه آحاد واجب است. وقتی وجوب برداشته میشود که به مقدار کفایت، این عمل تحقق پیدا کرده باشد. بنابراین، به عهده همه حوزههای علمیه سرتاسری است که در این امر اهتمام کنند؛ افرادی که در آن جا قدرت این معنا را دارند که قضاوت کنند، بیایند مشغول کار بشوند. این یک خدمتی به اسلام است، یک خدمتی به کشور است و یک تکلیفی است که خدای تبارک و تعالی بر همه کرده است و امیدوارم که این کار را انجام بدهند.
مضر بودن علم بدون عمل
و امیدوارم که دانشجویانی که برای این خدمت مشغول هستند، هم در رشته قضاوت و هم در تهذیب اخلاق، مهم این است که [در] این دو جناح، هر دو، هم علم و هم عمل باشد. علم بدون عمل، مفید که نیست، بلکه مضر است. شاید بسیاری از مصیبتهایی که بر بشر واقع شده باشد، از علم واقع شده است. تمام این خرابیهایی که الآن در دنیا به وجود آمده است، اینها برای این است که علمی بوده است که توأم با تهذیب نبوده است؛ علم را دارند، لکن مهذب نیستند. شما اگر بخواهید خدمت بکنید به اسلام، خدمت بکنید به کشور خودتان، استقلال کشور خودتان را حفظ کنید، وابسته به هیچ جا نباشید، باید هم رشته علم را تقویت کنید وهم تهذیب اخلاق را و هم عمل را ..
و من امیدوارم که همینطور باشد و شماها موفق بشوید به این که این تکلیف بزرگ را بهطور شایسته به اتمام برسانید.
اجرای حدود بر میزان احکام اسلام
و به قوه قضاییه عرض میکنم که مسئله قضا یک مسئله بسیار مهمی است که اگر انسان در آن قصور بکند، تقصیر بکند، ضرر وارد میشود. اگر تقصیر باشد، پیش خدای تبارک - و تعالی مسئول است و اگر چنانچه زیاده روی بکند، این هم همینطور. میزان، احکام اسلام است. در اجرای حدود، نباید از آن حدودی که حق تعالی فرموده است، پایینتر عمل بشود و نباید زیادتر. حتی آن کسی را که الآن محکوم به قتل شده است و دارند میبرندش در جایی که او را بکشند، هیچ کس حق ندارد حتی یک کلمه درشت به او بگوید؛ اجرای حکم خداست. اگر کسی یک سیلی به او زد، او حق دارد در همان جا، یک سیلی برگرداند و باید هم دیگران کمک کنند تا او قصاص بکند. اگر یک درشتی کرد، آن کسی که درشتی کرده است تعزیر لازم دارد، باید قوه قضاییه تعزیر کند او را.
از آن طرف هم اگر کسی تقصیر بکند در این، یک کسی که مستحق هفتاد - مثلاً - شلاق است، شصت تا بزند، این هم تقصیری است که در حکم خدا شده است و خیال نکند که این یک رحمتی است، بلکه این یک امری است که معصیت خداست. اجرای حدود به آن طوری که خدای تبارک و تعالی فرموده است، باید بشود. این که انسان ترحم کند به یک کسی که باید حد به او جاری بشود، حد را جاری نکند یا کم جاری کند، این عصیان است، بلکه به خود آن آدم هم لطمه وارد میشود، به خود ملت هم لطمه وارد میشود. این حدود همان طوری که تربیت میکند اشخاص را، ملت را هم میرساند به جایی که اینطور فسادها در او کم بشود. اگر چنانچه یک حدی جاری بشود، این حدی که جاری میشود، هم تربیت میکند آن کسی [را] که حد خورده است و هم برای ملت خوب است؛ فی القصاصِ حیاة (1).
زنده وقتی هستیم که همه موازین الهیه را عمل بکنیم و وقتی میتوانیم با قدرتهای بزرگ مقابله کنیم و آسیب پذیر نباشیم که متعهد به اسلام، متعهد به احکام اسلام باشیم.
قضات وقتی میتوانند قاضی باشند که در قضاوت، هم در جهت حکم و هم در جهت دستور به این که باید چه بشود، هیچ تقصیر و قصوری نکنند، نه غلو کنند، نه تقصیر بکنند.
بنابراین، یکی از مهمات است که باید ملاحظه بشود وان شاء الله که ملاحظه میشود. و من - امیدوارم که همه موفق بشوید به این که کارها را مطابق این طوری که خدا گفته است، عمل بکنید و نه زیاده روی کنید، یک وقت - خدای نخواسته - تجاوز از حد بکنید که آن تقصیر است و نه ناقص عمل کنید؛ یعنی، این که خدا گفته است، شما زیادتر از رحمت خدا خیال کنید رحمت دارید که آن هم تقصیر است. آن چیزی که صراط مستقیم است، آنی است که بر روشی که خدای تبارک و تعالی فرموده است، به آن روش عمل بشود. همینطور پلیس قضایی باید توجه بکند که این پلیس اسلام است، این پلیس قوه قضاییه اسلام است. این پلیس باید روی موازین عمل بکند - خدای نخواسته - یک وقت قدرت دارد، تجاوز نکند. به همان طوری که دستور داده میشود و دستور مطابق با موازین شرعیه است، به همانطور باید ان شاء الله، عمل بکنند.
اسلامی نمودن محیط سفارتخانههای جمهوری اسلامی
و آن چیزی که راجع به برادرهایی که از خارج این جا هستند و همه برادرهایی که در خارج کشور خدمت میکنند، عرض میکنم این است که باید همه شماها در هر جا هستید، خودتان را مقید و متعهد به اسلام بدانید، تحت تأثیر محیط آن جا واقع نشوید.
خوب، کسی که وارد میشود در یک سفارتخانهای در خارج، ببیند که وارد شد در یک محیط اسلامی، در یک محیط انسانی. اینطور نباشد که - خدای نخواسته - در آن جا از آن چیزهایی که در سابق بود، چیزی باقی مانده باشد. اگر آن چیزهایی که در دوران سابق بود، در دوران طاغوت بود، در آن جا هست، جدیت کنید که بکلی پاکسازی بشود و امیدوارم شده باشد تا کنون. بنابراین، وقتی ما میتوانیم در مقابل همه دنیا بایستیم، بگوییم ما نه طرف «مغضوب علیهم» (1) میرویم، نه طرف «ضالّین» (2)؛ نه طرف غرب میرویم، نه طرف شرق میرویم، وقتی ما میتوانیم اینطور باشیم و به صراط مستقیم عمل بکنیم که همهمان با هم باشیم، همه ید واحده باشیم، همان طوری که اسلام دستور - داده، همه یک صدا باشیم؛ کانّه یک حلقوم است که صدا میکند، همه با هم مجتمع باشیم، سستی نکنیم.
هرچه پیش میرود اسلام، ما قوه بدهیم به اسلام، ما بیشتر فعالیت بکنیم. اینطور نباشد که حالایی که اسلام در ایران، حالا آمده است، پس ما دیگر کار نداشته باشیم.
نخیر، حالا اول کار است، ما باید کار داشته باشیم. در همه امور، ما باید قوی باشیم و بهترین مأمور این است که به این چیزی که به خودش محول شده است، خوب عمل بکند. شما اگر چنانچه فرض کنید در یک سفارتخانهای هستید، میخواهید عمل بکنید، باید خودتان آن کاری [را] که به شما محول شده خوب عمل کنید، به دیگران کار نداشته باشید. بله، اگر که آنها خلاف کردند، شما نهیشان کنید، اما اینطور نباشد که نظرتان این باشد که او چه جور دارد عمل میکند؛ شما باید عملی که خودتان انجام میدهید، مطابق با موازین و قوانینی باشد که در اسلام است و در جمهوری اسلامی هست. بناء علیه، مأمور خوب، انسان خوب آن کسی است که مأموریت خودش را خوب عمل بکند و تکالیف خودش را خوب از عهده برآید و من امیدوارم که همه شما اینطور باشید و ملت ایران هم اینطور باشد.
اظهار حیات در مقابل دنیا با شرکت در انتخابات
از مسائلی که ما در پیش داریم، الآن قضیه انتخابات رئیس جمهور است. من کار ندارم کی رئیس جمهور میشود، به من مربوط نیست، من خودم یک رأی دارم به هر که دلم میخواهد میدهم، شما هم همینطور. اما اگر بخواهید در مقابل دنیا اظهار حیات بکنید که بگویید ما بعد از گذشتن چندین سال زنده هستیم، باید مشارکت کنید. اگر - خدای نخواسته - از عدم مشارکت شما یک لطمهای بر جمهوری اسلامی وارد بشود، بدانید که آحاد ما، که این خلاف را کرده باشیم - خدای نخواسته - مسئول هستیم؛ مسئول پیش خدا هستیم. مسئله، مسئله ریاست جمهور نیست؛ مسئله، مسئله اسلام است؛ مسئله، مسئله قواعد اسلام است؛ مسئله، مسئله حیثیت اسلام است و مسئلهای است که باید ما - همه به آن اهمیت بدهیم و بیشتر از هر وقت و بیشتر از هر سال و هر دوره باید ان شاء الله، شرکت بکنیم و امیدوارم که همه شرکت بکنند.
و شما بدانید که از مرکز ایران، اسلام پرتوش در تمام دنیا رفته است؛ همه جا هست.
شما نمیدانم شنیدید آنطور که من شنیدم که در امریکا هم بانک اسلامی میخواهند درست کنند؟ البته آن اسلامی که آنها میگویند با این اسلامی که ما میگوییم دو تاست، اما شنیدم من که میخواهند بانک اسلامی درست کنند. این دولتهایی که بعض از این دولتها مثل مصر و نمیدانم سودان و امثال ذلک که دارند احکام اسلام را صدا از آن میکنند، این را خیال میکنید که یک مسئلهای است که همین طوری واقع شده است؟
یک مسئلهای است که موج اسلام پرتوش را انداخته، رفته است به همه جا و همه جا این صدا درآمده است. الآن در امریکا هم این مسائل هست، در جاهای دیگر هم این مسائل هست. خواهی نخواهی منفعل شدهاند از این حرکت. این حرکت اسلامی اسباب این شده است که سایر کشورها منفعل بشوند از آن. خود مسلمین کشورها که همه همراه هستند، این که گاهی وقتها میگویند که «ای»! ایران منزوی شده است، مقصودشان چی است؟ مقصود این است که امریکا به ما [اعتنا] ندارد؟! امریکا هر آنی که ما دست به طرفش دراز کنیم صد مقابل او به ما بیشتر جواب میدهد، ولی ما اعتنا به او نداریم و همینطور سایرین.
اگر مقصود این است که پیش ملتها ما منزوی هستیم، خوب، همه میدانند که ملتها همه توجه دارند. الآن هر جا که اجتماع اسلامی هست برادران اهل سنت ما، برادران اهل تشیع ما مجتمع هستند، راجع به اسلام و راجع به این که باید همه چیز اسلامی بشود و کشور خودشان اسلامی بشود؛ همه این مسائل هست و این پرتوی است که خدای تبارک و تعالی مرحمت فرموده است به همه جا، نورافکن کرده است و شما دنبال این باشید که ان شاء الله، این مسئله بهطور شایسته عمل بشود و عمده اجتماع شماست.
باز هم عرض میکنم اجتماع شما، وحدت شما [کار ساز است.] آنهایی که حتی با ماها بد هستند، خوب، ما بد، اسلام که بد نیست. اگر دیدند که رأی دادن به رئیس جمهور، - هر که میخواهد باشد، اجتماع در جمعیت مسلمین که هست، این اسباب تقویت اسلام است، آنهایی که به اسلام عقیده دارند، باید خودشان هم بیایند در میدان و بیایند رأی بدهند. اینطور نباشد که حالایی که مطابق میل من نشده، من کنار بروم. نخیر، انسان باید مطابق میلش هم که نباشد، مع ذلک، در میدان باشد. مرحوم مدرس - رحمه الله - گفته بود که من با جمهوری مخالفم - آن وقت مخالفت با جمهوری یک چیزی بود که واضح بود باید بشود؛ برای این که آنها میخواستند بساط درست کنند - گفت من با، گفته بود من با جمهوری مخالفم، لکن اگر جمهوری شد، کنار نمیروم، من در میدان هستم، من میروم سراغش.
یک انسانی که میخواهد خدمت بکند، با هر رنگی که دارد، باید برود خدمت بکند.
موافق میل من است، خوب، خدمت میکند؛ موافق میل من هم نیست، خدمت به اسلام است، خدمت به جمهوری اسلامی است. کسانی که جمهوری اسلامی را صحیح میدانند، ولو با افراد مخالف هستند، اینها هم باید شرکت بکنند. اگر شرکت نکنند، دلیل بر این است که جمهوری اسلامی را قبول ندارند. من از خدای تبارک و تعالی تقاضا دارم که ما را موفق کند که همه ما به خدمت به اسلام موفق بشویم و امیدوار است که رزمندگان ما را هم در جبههها تقویت کند، همان طوری که قوی هستند بیشتر تقویت کند و خداوند همه ما را تابع احکام اسلام قرار بدهد.والسلام علیکم و رحمة الله