- » امروز یکشنبه، 4 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
میخواستند ببرندشان جنگ، نمیرفتند. اما امروز وضعی شده است که داوطلباند.
اشتباهی که این غربیها دارند و این مخالفین ما دارند، اشتباه این است که خیال میکنند که وقتی که کلمه موشک تو کار آمد، مردم ایران میترسند دیگر؛ بعد چه بشوند. این موشکها را زدند و کشتند و چه کردند و مردم ایران سر جای خودشان نشستند و میخندند به آنها. شما مردم ایران را از موشک نترسانید، مردم ایرانی که شهادت را برای خودشان افتخار میدانند و بسیاری از اوقاتی که اینجا میآیند انسان تعجب میکند از وضع اینها که جوانش فوت شده است، جوانش شهید شده است، میگوید باز هم میخواهم، میخواهم جوان دارم باز [در راه خدا بدهم]، بچه کوچک را میگوید این ان شاء الله، بزرگ میشود و شهید بشود، یا زنها میبینید که چه وضعی دارند. اینها مردم را، این مردمی که طالب شهادتند از شهادت میترسانند و این یک اشتباهی است که از باب اینکه نمیفهمند، اصلاً ادراک این معنا را که معنویات چی است. امثال صدام و اینها اصلاً نمیفهمند که مسئله چی است. متوجه اینکه ایران چه وضعی دارد و مردم ایران چه وضعی دارند، اصلاً متوجه این نیست. از این جهت، خیال میکند که اگر موشک انداختند به ایران، فوراً شکست میخورند، این قویتر میکند اینها را.
عمده این است که ما توجه داشته باشیم به اینکه حفظ کنیم ایمان خودمان را و وحدت خودمان را. اگر این راه حفظ شد، هیچ چیز دیگر ترس ندارد. موشک بیاید، چه میدانم هر کی میخواهد بیاید، امریکا بیاید، شوروی بیاید، هرکی میخواهد بیاید البته این نکته از ذهن مردم ما خارج نمیشود که وقتی ببینند که آنهایی که کمک میکنند به صدام برای این شرارتهایش، این از ذهن مردم ما خارج نمیشود، توجه به آن دارند. و آنهایی که میخواهند منافع خودشان محفوظ بشود باید توجه به این داشته باشند که منافعشان محفوظ اگر بخواهد باشد، باید یک جوری عمل بکنند که این طورها نباشد و الّا محفوظ نخواهد ماند. آن کسی که کمک میکند، یا کمک مادی میکند یا کمک نظامی میکند، آنها هم خیال میکنند که ما از کمکهای نظامی آنها، کمکهای [آنها] میترسیم، نه، ترسی در کار نیست؛ برای اینکه یک ملتی است که شهادت طلب است،
اشتباهی که این غربیها دارند و این مخالفین ما دارند، اشتباه این است که خیال میکنند که وقتی که کلمه موشک تو کار آمد، مردم ایران میترسند دیگر؛ بعد چه بشوند. این موشکها را زدند و کشتند و چه کردند و مردم ایران سر جای خودشان نشستند و میخندند به آنها. شما مردم ایران را از موشک نترسانید، مردم ایرانی که شهادت را برای خودشان افتخار میدانند و بسیاری از اوقاتی که اینجا میآیند انسان تعجب میکند از وضع اینها که جوانش فوت شده است، جوانش شهید شده است، میگوید باز هم میخواهم، میخواهم جوان دارم باز [در راه خدا بدهم]، بچه کوچک را میگوید این ان شاء الله، بزرگ میشود و شهید بشود، یا زنها میبینید که چه وضعی دارند. اینها مردم را، این مردمی که طالب شهادتند از شهادت میترسانند و این یک اشتباهی است که از باب اینکه نمیفهمند، اصلاً ادراک این معنا را که معنویات چی است. امثال صدام و اینها اصلاً نمیفهمند که مسئله چی است. متوجه اینکه ایران چه وضعی دارد و مردم ایران چه وضعی دارند، اصلاً متوجه این نیست. از این جهت، خیال میکند که اگر موشک انداختند به ایران، فوراً شکست میخورند، این قویتر میکند اینها را.
عمده این است که ما توجه داشته باشیم به اینکه حفظ کنیم ایمان خودمان را و وحدت خودمان را. اگر این راه حفظ شد، هیچ چیز دیگر ترس ندارد. موشک بیاید، چه میدانم هر کی میخواهد بیاید، امریکا بیاید، شوروی بیاید، هرکی میخواهد بیاید البته این نکته از ذهن مردم ما خارج نمیشود که وقتی ببینند که آنهایی که کمک میکنند به صدام برای این شرارتهایش، این از ذهن مردم ما خارج نمیشود، توجه به آن دارند. و آنهایی که میخواهند منافع خودشان محفوظ بشود باید توجه به این داشته باشند که منافعشان محفوظ اگر بخواهد باشد، باید یک جوری عمل بکنند که این طورها نباشد و الّا محفوظ نخواهد ماند. آن کسی که کمک میکند، یا کمک مادی میکند یا کمک نظامی میکند، آنها هم خیال میکنند که ما از کمکهای نظامی آنها، کمکهای [آنها] میترسیم، نه، ترسی در کار نیست؛ برای اینکه یک ملتی است که شهادت طلب است،