- » امروز پنجشنبه، 1 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
0 وقت هم اعوجاج داشتند اما این حرفها خیلی پیدا نشده بود) یک چیز تازهای آورده بودند، گفتند: ما یک چیز تازهای فهمیدیم؛ گویا آن عبارت از این است که قیامت همین جا [ست]؛ هر چه هست همین است؛ اینکه قیامت است همین است. همین جا جزاست و همین جا، هر که هر چه هست؛ ختم میشود به همین. حیاتْ یک حیات حیوانی است و وقتی مُرد تمام است، مابقیاش همین جاست دیگر. نمیگفت قیامت را قبول ندارم، میگفت قیامت اینجاست. نه اینکه اصل آیات قیامت را من قبول ندارم، میگفت آیات قیامت هم مقصود همین جاست.
غفلت در نگرش چند بعدی به اسلام
این طایفهای که حالا پیدا شدهاند و متدینند و انسان به آنها علاقه دارد لکن اشتباه کارند، مشتبهاند، انسان وقتی نگاه میکند همه کتابهایشان را و همه نوشتههایشان را، چیزهایی که در مجلات و در غیر مجلات نوشتهاند و اینها، میبیند که اصلاً مطلبی نیست؛ اسلام آمده است که آدم بسازد یعنی یک آدمی که طبقه نداشته باشد دیگر، همین را بسازد؛ یعنی حیوان بسازد. اسلام آمده است که انسان بسازد اما انسان بیطبقه؛ یعنی همین. یعنی در این زندگی یکجور زندگی بکنند و در این عالم یک نحو زندگی بکنند؛ و یک دولت باشد و به اینها جیره بدهند، همه علی السّواء جیره بدهند، و همه هم خدمت دولت را بکنند و اینها.
اینها کانّه آیات و ضروراتی که در همه ادیان است، آنها را ندیده میگیرند. آیات را، آنقدری را که دلشان خواست و میتوانند، تأویل کنند به همین مطالب و آنهاییاش که دیگر نمیتوانند تأویل کنند، اصلاً ذکری از آن نکنند، مَنْسی (1) باشند. چنانچه آنها هم وقتی که هرچه از آیات را که میشد برگردانی به آن معنای عرفانی که آقا فهمیده است، ذکرش میکرد و برمیگرداند به همان معنای عرفانی. ملاحظه میفرمایید که در قضیه
غفلت در نگرش چند بعدی به اسلام
این طایفهای که حالا پیدا شدهاند و متدینند و انسان به آنها علاقه دارد لکن اشتباه کارند، مشتبهاند، انسان وقتی نگاه میکند همه کتابهایشان را و همه نوشتههایشان را، چیزهایی که در مجلات و در غیر مجلات نوشتهاند و اینها، میبیند که اصلاً مطلبی نیست؛ اسلام آمده است که آدم بسازد یعنی یک آدمی که طبقه نداشته باشد دیگر، همین را بسازد؛ یعنی حیوان بسازد. اسلام آمده است که انسان بسازد اما انسان بیطبقه؛ یعنی همین. یعنی در این زندگی یکجور زندگی بکنند و در این عالم یک نحو زندگی بکنند؛ و یک دولت باشد و به اینها جیره بدهند، همه علی السّواء جیره بدهند، و همه هم خدمت دولت را بکنند و اینها.
اینها کانّه آیات و ضروراتی که در همه ادیان است، آنها را ندیده میگیرند. آیات را، آنقدری را که دلشان خواست و میتوانند، تأویل کنند به همین مطالب و آنهاییاش که دیگر نمیتوانند تأویل کنند، اصلاً ذکری از آن نکنند، مَنْسی (1) باشند. چنانچه آنها هم وقتی که هرچه از آیات را که میشد برگردانی به آن معنای عرفانی که آقا فهمیده است، ذکرش میکرد و برمیگرداند به همان معنای عرفانی. ملاحظه میفرمایید که در قضیه