- » امروز جمعه، 2 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
حالا بیاییم اینجا، تا بعد بتوانیم یک فلان محلی برای خودمان انتخاب کنیم. موقتاً آمدیم به فرانسه.
الزام شرعی و عقلی
و من خودم را ملزم میدانم، یعنی ملزم شرعی میدانم، عقلی میدانم، که در یکوقتی که مردم ایران قیام کردهاند و دارند کشته میدهند، جوانهایشان را گرفتهاند، از آنها یک دستهای را کشتهاند، یک دستهای را حبس کردهاند، عدهای از علمای ما الآن در حبس هستند، عده زیادشان در تبعید هستند، و مردم همه از بچه کوچک تا پیرمرد ایستادهاند الآن در مقابل دستگاه شاه و همه با یک صدا میگویند ما شاه را نمیخواهیم، همه مسئول میشویم برای این ملت. و این ملت - هر ملتی - حق دارد خودش تعیین کند سرنوشت خودش را. این از حقوق بشر است که در اعلامیه حقوق بشر هم هست. هر کسی، هر ملتی خودش باید تعیین سرنوشت خودش را بکند، دیگران نباید بکنند. این ملت ما هم الآن همه ایستادهاند و میخواهند سرنوشت خودشان را تعیین کنند.
و این است که ما، این آدمی که به ما خیانت کرده است، به اسلام ما، به دین ما خیانت کرده است، مخازن ما را دارد به اجنبی میدهد در مقابلش یا اسلحه میگیرد و مردم را میکُشد، و یا میگیرد و مقداری - یک مقدارش - را خرج همین کارها میکند، باقیاش را هم خودشان و رفقای خودشان از بین میبرند، یک مردمی که حالا ایستادهاند و دارند خون میدهند برای این کار، مایی که در خارج هستیم مکلف هستیم که با اینها همزبان باشیم. الآن آنها، همین الآن هم که ما اینجا نشسته ایم شما بدانید که در آنجا انقلاباتی هست. الآن در ایران، همین چند روز پیش از این، در خیلی از جاهای ایران آدم کشتهاند. خیلی است! الآن هم که ما اینجا نشسته ایم باز نمیدانیم، شاید الآن هم در ایران یک صدایی باشد و هست؛ اما حالا کشتار هست یا نه، الآن ما نمیدانیم. چرا؟ دوریم. هر روز این مسائل هست. آنها در میدان مبارزه هستند و مشغول مبارزه هستند، ماها اینجا بیتفاوت باشیم و مشغول به مثلاً کارهای عادی خودمان باشیم! این بر خلاف انصاف، بر خلاف انسانیت، بر خلاف شرع، بر خلاف همه اینها هست.
الزام شرعی و عقلی
و من خودم را ملزم میدانم، یعنی ملزم شرعی میدانم، عقلی میدانم، که در یکوقتی که مردم ایران قیام کردهاند و دارند کشته میدهند، جوانهایشان را گرفتهاند، از آنها یک دستهای را کشتهاند، یک دستهای را حبس کردهاند، عدهای از علمای ما الآن در حبس هستند، عده زیادشان در تبعید هستند، و مردم همه از بچه کوچک تا پیرمرد ایستادهاند الآن در مقابل دستگاه شاه و همه با یک صدا میگویند ما شاه را نمیخواهیم، همه مسئول میشویم برای این ملت. و این ملت - هر ملتی - حق دارد خودش تعیین کند سرنوشت خودش را. این از حقوق بشر است که در اعلامیه حقوق بشر هم هست. هر کسی، هر ملتی خودش باید تعیین سرنوشت خودش را بکند، دیگران نباید بکنند. این ملت ما هم الآن همه ایستادهاند و میخواهند سرنوشت خودشان را تعیین کنند.
و این است که ما، این آدمی که به ما خیانت کرده است، به اسلام ما، به دین ما خیانت کرده است، مخازن ما را دارد به اجنبی میدهد در مقابلش یا اسلحه میگیرد و مردم را میکُشد، و یا میگیرد و مقداری - یک مقدارش - را خرج همین کارها میکند، باقیاش را هم خودشان و رفقای خودشان از بین میبرند، یک مردمی که حالا ایستادهاند و دارند خون میدهند برای این کار، مایی که در خارج هستیم مکلف هستیم که با اینها همزبان باشیم. الآن آنها، همین الآن هم که ما اینجا نشسته ایم شما بدانید که در آنجا انقلاباتی هست. الآن در ایران، همین چند روز پیش از این، در خیلی از جاهای ایران آدم کشتهاند. خیلی است! الآن هم که ما اینجا نشسته ایم باز نمیدانیم، شاید الآن هم در ایران یک صدایی باشد و هست؛ اما حالا کشتار هست یا نه، الآن ما نمیدانیم. چرا؟ دوریم. هر روز این مسائل هست. آنها در میدان مبارزه هستند و مشغول مبارزه هستند، ماها اینجا بیتفاوت باشیم و مشغول به مثلاً کارهای عادی خودمان باشیم! این بر خلاف انصاف، بر خلاف انسانیت، بر خلاف شرع، بر خلاف همه اینها هست.