- » امروز یکشنبه، 4 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
بدهد به نفع شما. نفت ما را به شما بدهد- عرض کنم- معادن ما را به شما بدهد، فرهنگ ما را فدای شما بکند، نگذارد که یک فرهنگ صحیح باشد تا جلوی شما را بگیرد؛ اسلام را تضعیف کند، نگذارد که اسلام به آنطوری که هست منعکس بشود که نگذارد مقاصد خارجیها انجام بگیرد، علمای اسلام را تضعیف کند، نگذارد که اینها نفسشان درآید و به مردم برسد و بگویند که این آدم دارد با شما چه میکند. جناحهای سیاسی، همه جناحها را، بازاریهای صحیح و روشنفکر را، دانشگاهیهای ما را، همه را میکوبند نمیگذارند که صدای آنها درآید؛ و اگر هر جا یک صدایی درآید، با کماندو و با این اجیرها، آنها را میکوبند. مگر همدان چه کرده است؟ همدان یک کلمهای گفته است و دنبالش، ریختند و دخترها را گرفتند و این هیاهویی که الآن پیدا شده است. یکی از دخترها را خلاف عفت با او کردند، آن هم خودکشی کرده. الآن هیاهوی همدان که پنجاه نفر میگویند تا حالا کشتار داده است برای یک همچو مسائلی است.
دیوانگی دیکتاتورها در اواخر عمر
و این است که آنطوری که من سابقاً حدس زدم - شاید دو سال، سه سال پیش از این بود - که باید ما بترسیم از این دیکتاتورها اواخر عمرشان. اواخر عمرشان دیوانه میشوند اینها. آغا محمد خان قَجَر هم دیوانه شد آن آخر عمرش؛ نادر شاه هم دیوانه شد آن آخر عمرش. بعضی شان هم از اول دیوانهاند؛ مثل رضا شاه، از اول دیوانه بود! این [شاه] الآن به حال دیوانگی و عصبی دارد زندگی میکند؛ الآن وقتی که باهاش مصاحبه میکنند، نمیفهمد. آن کسی که مصاحبه، دیروز ظاهراً کرده، پریروز - که امروز برای من آوردند، همین تازه بوده، حالا شاید دیروز بوده است - که میگوید: من که حرف زدم، خودش با خودش داشت حرف میزد و یک مسائلی را همین طور پیش خودی هی میگفت. این روزنامه که از فرانسه هست، اینکه باهاش مصاحبه کرده، در خلالش میگوید که من چی گفتم، او چی گفت، او چی گفت، او چی گفت؛ بعد میگوید: همین طور یک چیزهایی میگفت و هی درد دلهایی خودش با خودش میکرد و بیست مرتبه، ظاهراً نوشته است که این کلمه را بیست مرتبه گفت که «حالا چاره چیست؟ حالا چه بکنیم؟ حالا چه باید
دیوانگی دیکتاتورها در اواخر عمر
و این است که آنطوری که من سابقاً حدس زدم - شاید دو سال، سه سال پیش از این بود - که باید ما بترسیم از این دیکتاتورها اواخر عمرشان. اواخر عمرشان دیوانه میشوند اینها. آغا محمد خان قَجَر هم دیوانه شد آن آخر عمرش؛ نادر شاه هم دیوانه شد آن آخر عمرش. بعضی شان هم از اول دیوانهاند؛ مثل رضا شاه، از اول دیوانه بود! این [شاه] الآن به حال دیوانگی و عصبی دارد زندگی میکند؛ الآن وقتی که باهاش مصاحبه میکنند، نمیفهمد. آن کسی که مصاحبه، دیروز ظاهراً کرده، پریروز - که امروز برای من آوردند، همین تازه بوده، حالا شاید دیروز بوده است - که میگوید: من که حرف زدم، خودش با خودش داشت حرف میزد و یک مسائلی را همین طور پیش خودی هی میگفت. این روزنامه که از فرانسه هست، اینکه باهاش مصاحبه کرده، در خلالش میگوید که من چی گفتم، او چی گفت، او چی گفت، او چی گفت؛ بعد میگوید: همین طور یک چیزهایی میگفت و هی درد دلهایی خودش با خودش میکرد و بیست مرتبه، ظاهراً نوشته است که این کلمه را بیست مرتبه گفت که «حالا چاره چیست؟ حالا چه بکنیم؟ حالا چه باید