- » امروز یکشنبه، 4 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
کرد؟ چه بکنیم؟» خوب معلوم است چه میخواهی، بگذار برو. دیگر چه میخواهی از جان این ملت؟ علاجش با خودت است، بگذار برو. حالا هم که دارد طلاها را میبرد؛ و پریروز، دیروز به ما اطلاع دادند که روز قبل، طیارهای که پر بوده است از جواهرات سلطنتی فرستادند برایش رفت؛ پدرش هم همین کار را کرد؛ گرفتاری ملت اینهاست.
نزاع ما برای ملت و منافع ملت است
ما اختلاف شخصی و خانوادگی با تو نداریم که میگویی که این خمینی با من اختلاف شخصی دارد. چه اختلاف شخصی من با تو دارم؟ چه کردی؟ به شخص من چه کاری تو داری؟ من با ملت دارم حرف میزنم؛ ما درد ملت را داریم، نه درد خودمان را. ما میگوییم تو با ملت ما داری چه میکنی؛ تو با اسلام ما چه کردی یا چه میکنی؛ تو با علمای اسلام ما داری چه میکنی. شخصیتی توی کار نیست؛ نزاع ما سر ملت است، سر اسلام است که تو داری تمام مخازن ایران را به باد میدهی و به دیگران میدهی و ما میگوییم: نه، نباید؛ باید مال خودمان باشد؛ گرسنههای ما باید سیر بشوند. ما حرفمان این است که این برهنهها و گرسنههایی که توی کوچهها دارند میگردند و هیچ چیز ندارند و گرفتار هستند، این رعیتهایی که به اصطلاح خودتان با اصلاح ارضی خواستید کاری بکنید، برای امریکا هم کردید آن کار را، و «مأموریت» تان را برای «وطن» تان هم انجام دادید و مأموریتی که امریکا به شما داده بود، انجام دادید و یک مملکتی را محتاج کردید در همه چیز به امریکا و خارج.
فریاد ملت: آزادی، استقلال
درد ملت که الآن فریادش بلند است، [و] همه فریاد این است که ما آزادی میخواهیم، ما استقلال میخواهیم. ما نمیخواهیم که این، مخازن ما را به باد فنا بدهد؛ بعد از بیست سال دیگر نه نفت داریم، زراعتمان را هم که از بین بردند، هیچ چیز نداریم. وقتی هیچ چیز ندارد این ملت، آن وقت چطور زندگی کند؟ این نسل آینده چطور زندگی باید بکند؟ ما مسئولیم نسبت به نسل آینده. ما باید الآن هر چه قدرت داریم اعمال
نزاع ما برای ملت و منافع ملت است
ما اختلاف شخصی و خانوادگی با تو نداریم که میگویی که این خمینی با من اختلاف شخصی دارد. چه اختلاف شخصی من با تو دارم؟ چه کردی؟ به شخص من چه کاری تو داری؟ من با ملت دارم حرف میزنم؛ ما درد ملت را داریم، نه درد خودمان را. ما میگوییم تو با ملت ما داری چه میکنی؛ تو با اسلام ما چه کردی یا چه میکنی؛ تو با علمای اسلام ما داری چه میکنی. شخصیتی توی کار نیست؛ نزاع ما سر ملت است، سر اسلام است که تو داری تمام مخازن ایران را به باد میدهی و به دیگران میدهی و ما میگوییم: نه، نباید؛ باید مال خودمان باشد؛ گرسنههای ما باید سیر بشوند. ما حرفمان این است که این برهنهها و گرسنههایی که توی کوچهها دارند میگردند و هیچ چیز ندارند و گرفتار هستند، این رعیتهایی که به اصطلاح خودتان با اصلاح ارضی خواستید کاری بکنید، برای امریکا هم کردید آن کار را، و «مأموریت» تان را برای «وطن» تان هم انجام دادید و مأموریتی که امریکا به شما داده بود، انجام دادید و یک مملکتی را محتاج کردید در همه چیز به امریکا و خارج.
فریاد ملت: آزادی، استقلال
درد ملت که الآن فریادش بلند است، [و] همه فریاد این است که ما آزادی میخواهیم، ما استقلال میخواهیم. ما نمیخواهیم که این، مخازن ما را به باد فنا بدهد؛ بعد از بیست سال دیگر نه نفت داریم، زراعتمان را هم که از بین بردند، هیچ چیز نداریم. وقتی هیچ چیز ندارد این ملت، آن وقت چطور زندگی کند؟ این نسل آینده چطور زندگی باید بکند؟ ما مسئولیم نسبت به نسل آینده. ما باید الآن هر چه قدرت داریم اعمال