- » امروز جمعه، 2 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
مثلاً آبیاری کنند و به او کِشتی بکنند لکن محدود است انتفاع از آن. آن نهر هم همین طور، یا آن قطراتی که اگر [به صورت قطره] باشد که هیچی؛ اما اگر چنانچه این نهرها به هم متصل شد و یک سیلی، رودخانهای راه انداخت قدرتش زیاد میشود. قطره بود آن وقت، قبل از اینکه سیل بشود، آن وقت که قطره بود قدرتش یک قدرتِ قطرهای بود که یک برگ را نمیتوانست تر بکند یا حرکت بدهد، حالا که اتصال پیدا کرد و یک نهری از آن، وجود پیدا کرد؛ این حالا به واسطه این اتصال قدرت پیدا کرد؛ یعنی قدرتهای کوچک جمع شدند، ضعیف [ها] جمع شدند، وقتی که با هم شدند یک قدرت واحد پیدا شد که این قدرت واحد نسبت به آن قطره به اندازهای است که عدد آن قطرات چقدر است. اینها با هم که مجتمع شدند، این ضریب آن قطرات است؛ و شاید گاهی هم قدرت بیشتر بشود لکن باز یک قدرت محدودی است، به همین اندازهای که یک زمینی را میتواند [آبیاری کند]، یا اینکه اگر راه بیفتد میتواند یک جوی کوچکی راه بیندازد، خاشاکی را حرکت بدهد. اگر این جویهایی که، این نهرهایی که پیدا شده است از این قطرات، با هم اتصال پیدا بکنند و یک سیلی تشکیل بدهند قدرت زیاد میشود که حالا این سیل خروشنده میشود و ممکن است که بکَند یک درختهایی را، یک بناهایی را خراب کند با خروش خودش؛ و اگر اینها همه به هم اتصال پیدا بکنند و این رودخانهها همه با هم اتصال پیدا کنند [و] به شکل یک دریا درآید، قدرت بسیار زیاد خواهد شد که یک موجش کشتیها را میشکند.
این جامعه ما هم همین طور است. یکی یکی افراد را حساب کنید، اگر صد میلیون یکی یکی باشد؛ یعنی صد میلیونی باشد که هر کدام خودشانند، کاری به دیگری ندارند، این صد میلیون جمعیت هیچ کاری از آنها نمیآید. هر کدام به اندازه خودش است؛ اما اتصال چون ندارند کاری از آنها نمیآید و مثل آن قطرهها میماند که یک برگی را نمیتوانست حرکت بدهد. یک نفر آدم یک قدرتی دارد اما قدرتش بسیار بسیار محدود است که بخواهد یک کار اساسی را انجام بدهد، از او نمیآید کار انجام بدهد. اگر هم فرض کردیم که این یک نفر یک جا یک جمعی با او هم عقیده شدند و با هم در
این جامعه ما هم همین طور است. یکی یکی افراد را حساب کنید، اگر صد میلیون یکی یکی باشد؛ یعنی صد میلیونی باشد که هر کدام خودشانند، کاری به دیگری ندارند، این صد میلیون جمعیت هیچ کاری از آنها نمیآید. هر کدام به اندازه خودش است؛ اما اتصال چون ندارند کاری از آنها نمیآید و مثل آن قطرهها میماند که یک برگی را نمیتوانست حرکت بدهد. یک نفر آدم یک قدرتی دارد اما قدرتش بسیار بسیار محدود است که بخواهد یک کار اساسی را انجام بدهد، از او نمیآید کار انجام بدهد. اگر هم فرض کردیم که این یک نفر یک جا یک جمعی با او هم عقیده شدند و با هم در