«حزب رستاخیزْ» دیگر، حزب رستاخیزِ «فراگیر»! که در آنجا هم همان اولی که این حزب را به پا کردند، ما حرفهایمان را زده ایم. آنقدر که باید صحبت کنیم، صحبت کرده ایم. حالا راجع به این است که این «فراگیر» بودنش محتوا نداشت. با زور یک عده‌ای از خودشان، از سازمانی [ها] و اینها بودند. که مردم قبول نکردند، «بله» نگفتند. آنها هم که گفته بودند، معلوم شد همه زور بوده، برای اینکه همچو که یک قدری سستی پیدا شد از اطراف، آن کنار رفت، آن کنار رفت، آن کنار رفت، همه کنار زدند، رفتند سراغ کارشان. حالا شده یک حزبی که سایر حزبها را به حزبیت می‌شناسند، این را به حزبیت - اصلاً- نمی‌شناسند! این حزب «فراگیر»! خوب شما دیدید که راجع به این «حزب» چقدر حرف زد این آقا، چقدر! یکی از حرفهایش این بود که هر که این حزب را - این جزء همان «آزادی» است‌ها! - هر که این حزب را قبول کند، قبول کرده، هر که قبول نکند، تذکره‌اش را بگیرد و برود! اینکه اهل این مملکت نیست! تمام اهل این مملکت آنهایی هستند که داخل این حزب هستند! فراگیر! اما محتوایش چه بود؟ محتوایش هیچ چیز! محتوا نداشت. معلوم شد هیچ است این. و هکذا هر جایش را بگیرید. این الفاظ حالا اگر بخواهیم ما تفصیلش را بدهیم طولانی است، و من هم دیگر حال این را که اینقدر بحث بکنم - صحبت بکنم - ندارم.
دو راهی مرگ و زندگی
ان شاء الله که خداوند شماها را حفظ کند؛ و همه‌تان سرباز باشید برای ملت خودتان. آقا، مسئله را جدی بگیرید. الآن مسائل ایران یک مسائل جدی است؛ مسائل حیاتی است الآن مسائل ایران. باید شماهایی که در خارج هستید مسائل را جدی تلقی کنید. صحبتْ صحبتِ شوخی نیست، صحبتی است که الآن ایران در یک مرزی واقع شده است که یا باید نابود بشود و از بین برود - تا آخر - و یا باید حیات خودش را تجدید کند و موجودیت خودش را ثابت کند. الآن ما سر این دوراهی واقع هستیم. دو راه بیشتر ما نداریم: یا حیات و یا موت. موت - تا آخر رفتن. شما گمان نکنید که اگر ما یک قدم از این مطلبی که ملت ما الآن داردو آن اینکه این سلطنت بایداز بین برود، این رژیم - اصلش - باید
صحیفه امام خمینی
Rouhollah Website is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License. <Rouhollah Website/>