- » امروز شنبه، 3 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
بنابراین، در تمام دوره اینها، هم سلطنت برخلاف قانون اساسی بود و هم مجلسیْن برخلاف قانون اساسی. مجلس «سنا» که باید نصفش را شاه تعیین کند و نصفش را هم ملت، ملت که اطلاع نداشت، شاه هم که نداشتیم تا تعیین کند، نصب کند؛ برای اینکه شاه قانونی نبود. بنابراین آنهایی که در وکالت و وزارت و - عرض میکنم - اینها بودند همه برخلاف قانون اساسی وکالت و وزارت کردهاند! همه شان.
این تشبثشان به اینکه تغییر بدهند یک مهرهای را به یک مهره دیگری و یک کسی که - به خیال خودشان - یک کسی را بیاورند که این عیب را نداشته باشد که در این دورانی که اینها حکومت داشتند حکومت داشته باشد، مثلاً بروند از توی دانشگاه یک استاد دانشگاه بیاورند که در زمان اینها حکومت نداشته، حالا که میخواهد وارد بشود خلاف قانون اساسی است. برای اینکه کی واردش میکند؟ کی او را نصبش میکند به نخست وزیری؟ و چه مجلسی تصویب میکند نخست وزیری او را؟ کدام مجلس؟! مجلسِ برخلاف قانون اساسی، سلطنتِ برخلاف قانون اساسی؛ پس نخست وزیری برخلاف قانون اساسی است. شما فرض کنید که - نعوذ بالله - جبرئیل امین را اینها بروند از آسمان بیاورند زمین، مجسمش کنند اینجا که پاک و پاکیزه و طاهر است، لکن به حَسَب منطق خودشان باید شاه مشروطه تعیین کند نخست وزیر را و مجلس - مجلسیْن تصویب کنند این را؛ ما شاه مشروطه نداریم که! مشروطه از آن روز اول عمل به آن نشد. قانون اساسی از روز اول - همین قانون اساسی که همه آنها قبول دارند - از روز اول عمل به آن نشد. یکی از مواد قانون اساسی این است که باید پنج نفر از مجتهدین در مجلس باشند، نظارت کنند که مبادا احکامی که اینها صادر میکنند برخلاف حکم شرع باشد. این قانون اساسی ما اینطور است؛ متمم قانون اساسی این است؛ پس از اولی که مشروطه را درست کردند، مردم - مردم را بازی دادند، از اول بازی دادند؛ مثل همین حالا که میخواهند بازی بدهند و دولتِ - مثلاً - «آشتی» میخواستند روی کار بیاورند. از اول که مشروطه را اینها درست کردند - این شیاطین که متوجه مسائل بودند - روحانیون و مؤمنینی [را] که تَبَع آنها بودند، بازی دادند اینها. خدعه کردند، متمم قانون اساسی را
این تشبثشان به اینکه تغییر بدهند یک مهرهای را به یک مهره دیگری و یک کسی که - به خیال خودشان - یک کسی را بیاورند که این عیب را نداشته باشد که در این دورانی که اینها حکومت داشتند حکومت داشته باشد، مثلاً بروند از توی دانشگاه یک استاد دانشگاه بیاورند که در زمان اینها حکومت نداشته، حالا که میخواهد وارد بشود خلاف قانون اساسی است. برای اینکه کی واردش میکند؟ کی او را نصبش میکند به نخست وزیری؟ و چه مجلسی تصویب میکند نخست وزیری او را؟ کدام مجلس؟! مجلسِ برخلاف قانون اساسی، سلطنتِ برخلاف قانون اساسی؛ پس نخست وزیری برخلاف قانون اساسی است. شما فرض کنید که - نعوذ بالله - جبرئیل امین را اینها بروند از آسمان بیاورند زمین، مجسمش کنند اینجا که پاک و پاکیزه و طاهر است، لکن به حَسَب منطق خودشان باید شاه مشروطه تعیین کند نخست وزیر را و مجلس - مجلسیْن تصویب کنند این را؛ ما شاه مشروطه نداریم که! مشروطه از آن روز اول عمل به آن نشد. قانون اساسی از روز اول - همین قانون اساسی که همه آنها قبول دارند - از روز اول عمل به آن نشد. یکی از مواد قانون اساسی این است که باید پنج نفر از مجتهدین در مجلس باشند، نظارت کنند که مبادا احکامی که اینها صادر میکنند برخلاف حکم شرع باشد. این قانون اساسی ما اینطور است؛ متمم قانون اساسی این است؛ پس از اولی که مشروطه را درست کردند، مردم - مردم را بازی دادند، از اول بازی دادند؛ مثل همین حالا که میخواهند بازی بدهند و دولتِ - مثلاً - «آشتی» میخواستند روی کار بیاورند. از اول که مشروطه را اینها درست کردند - این شیاطین که متوجه مسائل بودند - روحانیون و مؤمنینی [را] که تَبَع آنها بودند، بازی دادند اینها. خدعه کردند، متمم قانون اساسی را