- » امروز دوشنبه، 5 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
یکدفعه میبینید تعطیل میشود. شهرهای بزرگ تعطیل میکنند از باب اینکه تشخیص میدهند که امروز تعطیل است. کسی باشد یا نباشد، دیگر این فرق نمیکند. این تهدیدها یک تهدیدهای بچگانه است که یکدفعه توهّم این بشود که - مثلاً - زید را ترور میکنند. وقتی ترور کردند آتش خاموش نمیشود؛ آتش اگر روشنتر نشود خاموش نمیشود. این هم یک تشبث بچگانه است که اینها گاهی میکنند، و سابق هم سابقه دارد که گاهی میکردند، حالا هم باز کردهاند و میکنند.
مردم اغفال نمیشوند
اخیراً بعد از اینکه دیدند که «دولت آشتی» نتوانست کار خودش را انجام بدهد - و از اول یک دولتی بود که میخواست با فریبکاری مردم را منحرف کند و بخواباند این نهضت را و وعدههایی داد و عملهایی کرد و چیزهایی، اما همهاش چیزهایی که خواست ملت نبود، یک چیزهای دیگر بود خواست ملت، اینها تَبَع خواست ملت بود، «قمارخانهها را بستیم»! هزار جور مرکز فحشا باز است! بالاترین مرکز فحشا دستگاه محمدرضاخان است که درش باز است! درِ فحشا. فحشا نه به آن معنا، فحشا به این معنا که بدتر از فحشاست. فحشای به آن معنا که یک بارگاه به تمام معنا ظلم، یک بارگاه به تمام معنا خیانت، به تمام معنا جنایت! درِ آنجا را اگر بستید ملت یک قدری آرام میشود - یک قدری البته نه تمام! اما قمارخانهها را بستید! مثلاً ملت آمده اینهمه فریاد میکند داد میزند و کشته میدهد که قمارخانهها باز است؟! این را میخواهد؟! البته خوب، این هم یکی از چیزهایی است که میخواهد اما صدای ملت را باید از توی خیابانها شنید، ببینیم ملت چه میخواهد. بعد از اینکه دولت آشتی باطنش ظاهر شد و معلوم شد که «آشتی» به معنای حکومت نظامی است و به معنای تثبیت، مسلط کردن یک اشخاصی از اشرار کولیها از اشرار- به جان مردم، چماق است و زدن است و بستن است و اختناق است و اینها، بعد از اینکه معلوم شد یک همچو مطلبی - که از اول هم برای ما معلوم بود که قضیه این حرفها نیست، قضیه اغفال مردم است که میخواهند این نهضت را به هر جوری هست خفهاش کنند - [در] این هم توفیق پیدا نکردند؛ حالا چند ماه است که حکومت
مردم اغفال نمیشوند
اخیراً بعد از اینکه دیدند که «دولت آشتی» نتوانست کار خودش را انجام بدهد - و از اول یک دولتی بود که میخواست با فریبکاری مردم را منحرف کند و بخواباند این نهضت را و وعدههایی داد و عملهایی کرد و چیزهایی، اما همهاش چیزهایی که خواست ملت نبود، یک چیزهای دیگر بود خواست ملت، اینها تَبَع خواست ملت بود، «قمارخانهها را بستیم»! هزار جور مرکز فحشا باز است! بالاترین مرکز فحشا دستگاه محمدرضاخان است که درش باز است! درِ فحشا. فحشا نه به آن معنا، فحشا به این معنا که بدتر از فحشاست. فحشای به آن معنا که یک بارگاه به تمام معنا ظلم، یک بارگاه به تمام معنا خیانت، به تمام معنا جنایت! درِ آنجا را اگر بستید ملت یک قدری آرام میشود - یک قدری البته نه تمام! اما قمارخانهها را بستید! مثلاً ملت آمده اینهمه فریاد میکند داد میزند و کشته میدهد که قمارخانهها باز است؟! این را میخواهد؟! البته خوب، این هم یکی از چیزهایی است که میخواهد اما صدای ملت را باید از توی خیابانها شنید، ببینیم ملت چه میخواهد. بعد از اینکه دولت آشتی باطنش ظاهر شد و معلوم شد که «آشتی» به معنای حکومت نظامی است و به معنای تثبیت، مسلط کردن یک اشخاصی از اشرار کولیها از اشرار- به جان مردم، چماق است و زدن است و بستن است و اختناق است و اینها، بعد از اینکه معلوم شد یک همچو مطلبی - که از اول هم برای ما معلوم بود که قضیه این حرفها نیست، قضیه اغفال مردم است که میخواهند این نهضت را به هر جوری هست خفهاش کنند - [در] این هم توفیق پیدا نکردند؛ حالا چند ماه است که حکومت