- » امروز شنبه، 3 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
علما که بدتر گفته است دیگر؛ حیوان نجس! از این مسائل.
سلطنت شیطانی
همین آقا حالا آمده مقابل ملت و باز توبه میکند و عرضِ اخلاص میکند به همه طبقات ملت که ما اشتباهاتی کردیم! خوب، دیگر از این به بعد اشتباه نمیکنیم! خوب، اگر اشتباه کردی چرا حالا دوباره میکشی؟ اگر شما تصدیق داری که اشتباه کردی، از آدمکشی اشتباه بیشتر میشود؟! از جوانهای مردم را کشتن، از زنهای مردم را کشتن دیگر اشتباه بالاتر داری تو؟! اگر اعتراف داری که شما اشتباه کردی و میگویی میخواهم برگردم از این اشتباهات، دیگر اینها تکرار نمیشود، اگر اینطور است، خوب برگرد از اشتباهات خود. تو که میگویی میخواهم برگردم از اشتباه، مردم چطور باور کنند؟ تو میگویی اشتباه کردم و الآن داری آدم میکشی! مگر امکان دارد که نظامی بدون اجازه این آدمْ آدم بکشد؟ چه داعی دارند آنها آدم بکشند برای خاطر یک کسی دیگر؟ تا او فرمان ندهد و خودشان را لازم الاطاعه ندانند و جرأت نکنند تخلف بکنند، آدم نمیکشند. تا فرمان ایشان نباشد کسی آدمکشی نمیکند و این اراذلیها را نمیکند. فرمان مستقیم این است که اینها را وادار میکند به آدمکشی و اینطور چیزها. همین آدمی که میگوید که من عذر میخواهم از شما و اشتباه شده و چطور، و من تعهد میدهم، ضمانت میدهم به اینکه چه نکنم؛ خوب یک دفعه دیگر هم ضمانت و تعهدت را دادی. اول سلطنت شیطانیت تو همین تعهدها را دادی و قسم هم خوردی و در مجلس هم رفتی و همه این کارها را کردی، و دنبالش به قول خودت این «اشتباهات» را کردی و این غلطها را، حالا چه شده است که دوباره آمدی؟ آن وقت باز یک فُرْجهای شده است مثلاً فرض کنید ده روز، یک ماه و دو ماه، سه ماه بعدش این کار را کردی. تو امروز در عین حالی که میگویی من اشتباه کردم و دیگر نمیکنم از این کارها و دیگر - عرض میکنم که - تعهد کردم که تکرار نشود، در عین حال داری انجام همین کثافتکاریها را میدهی و همین جنایتکاریها را؛ آن وقت مردم چطور بپذیرند از تو؟ مثلاً فرض کنید اگر - خدای نخواسته - یک عالِمی بیاید به مردم بگوید ساکت بشوید، چطور مردم گوش
سلطنت شیطانی
همین آقا حالا آمده مقابل ملت و باز توبه میکند و عرضِ اخلاص میکند به همه طبقات ملت که ما اشتباهاتی کردیم! خوب، دیگر از این به بعد اشتباه نمیکنیم! خوب، اگر اشتباه کردی چرا حالا دوباره میکشی؟ اگر شما تصدیق داری که اشتباه کردی، از آدمکشی اشتباه بیشتر میشود؟! از جوانهای مردم را کشتن، از زنهای مردم را کشتن دیگر اشتباه بالاتر داری تو؟! اگر اعتراف داری که شما اشتباه کردی و میگویی میخواهم برگردم از این اشتباهات، دیگر اینها تکرار نمیشود، اگر اینطور است، خوب برگرد از اشتباهات خود. تو که میگویی میخواهم برگردم از اشتباه، مردم چطور باور کنند؟ تو میگویی اشتباه کردم و الآن داری آدم میکشی! مگر امکان دارد که نظامی بدون اجازه این آدمْ آدم بکشد؟ چه داعی دارند آنها آدم بکشند برای خاطر یک کسی دیگر؟ تا او فرمان ندهد و خودشان را لازم الاطاعه ندانند و جرأت نکنند تخلف بکنند، آدم نمیکشند. تا فرمان ایشان نباشد کسی آدمکشی نمیکند و این اراذلیها را نمیکند. فرمان مستقیم این است که اینها را وادار میکند به آدمکشی و اینطور چیزها. همین آدمی که میگوید که من عذر میخواهم از شما و اشتباه شده و چطور، و من تعهد میدهم، ضمانت میدهم به اینکه چه نکنم؛ خوب یک دفعه دیگر هم ضمانت و تعهدت را دادی. اول سلطنت شیطانیت تو همین تعهدها را دادی و قسم هم خوردی و در مجلس هم رفتی و همه این کارها را کردی، و دنبالش به قول خودت این «اشتباهات» را کردی و این غلطها را، حالا چه شده است که دوباره آمدی؟ آن وقت باز یک فُرْجهای شده است مثلاً فرض کنید ده روز، یک ماه و دو ماه، سه ماه بعدش این کار را کردی. تو امروز در عین حالی که میگویی من اشتباه کردم و دیگر نمیکنم از این کارها و دیگر - عرض میکنم که - تعهد کردم که تکرار نشود، در عین حال داری انجام همین کثافتکاریها را میدهی و همین جنایتکاریها را؛ آن وقت مردم چطور بپذیرند از تو؟ مثلاً فرض کنید اگر - خدای نخواسته - یک عالِمی بیاید به مردم بگوید ساکت بشوید، چطور مردم گوش