- » امروز پنجشنبه، 1 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
یک دهی در کردستان، ظاهراً آنجاها، آنها را نگه داشتند و آنجا بودند. علمای اصفهان را همین طور اذیتها کردند؛ و به حوزهها به قدری فشار آوردند اینها که در درسی که مثلاً یک عدهای بودند که خود من درس میگفتم آن وقت برای یک عدهای، مثلاً چندین نفری؛ یک روز که من رفتم، یک نفر بود؛ گفتند که اینها همه بین الطلوعین از حجرههایشان فرار کردند به سوی باغها؛ و آخر سر از باغها دوباره با یک لباسی، با یک طوری که معلوم نشوند، میآیند توی حجرههایشان. میریختند در مدارس و طلبهها را، اهل علم را از مدارس میگرفتند و میبردند که عمامه باید نداشته باشید! باید نظام وظیفه بروید! هزار جور بساط درست میکردند.
تهمت کهنه پرستی به تعالیم اسلام
مأمور بود این آدم که آن معنایی را که اینها ادراک کرده بودند که باید این دو تا قوه شکسته بشود، باید اسلام و آنهایی که علمای اسلامند و مبلغین اسلامند، اینها باید شکسته بشوند، آن با آن فرم رفتار کرد. بعد کم کم اینها دیدند که آنطور خیلی مثلاً مؤثر نیست، راه دیگر را پیش گرفتند: آنکه اسلام را یک جوری معرفی کنند به ملتها، به خارج و داخل که در نظر مردم سبک بشود، یک مطلب خرافی باشد، یک مطلب کهنه باشد. و مشغول تبلیغات شدند در خارج و داخل که اسلام بله، اگر هم یک چیزی بوده است مال هزار و چهارصد سال پیش از این بوده است. آن وقت یکوقتی بوده است که این عربها، مثلاً اشخاص وحشی بودهاند، این هم یک تعلیماتی برای آنها و در آن وقت یک چیزی بوده است؛ اما حالا که تمدن پیدا شده است و نمیدانم چه پیدا شده است، دیگر اسلام کهنه شده است و به درد نمیخورد. تعلیمات اسلام تعلیماتی است که مخالف با این ترقیات است، مخالف با آزادی است؛ مردم دیگر در اسلام آزاد نیستند، زنها در اسلام اصلاً آزادی ندارند؛ و تعلیمات در اسلام ممنوع است، نباید هیچ یک از این آثار تجدد باشد. اگر اسلام پیدا بشود، دیگر شما طیاره هم نباید سوار بشوید، دیگر شما مدرسه هم نباید بروید، دیگر زنهایتان از خانه شان هم نباید بیرون بیایند! از این حرفها، طولانی و به طور وسیع، در دنیا پخش کردهاند.
تهمت کهنه پرستی به تعالیم اسلام
مأمور بود این آدم که آن معنایی را که اینها ادراک کرده بودند که باید این دو تا قوه شکسته بشود، باید اسلام و آنهایی که علمای اسلامند و مبلغین اسلامند، اینها باید شکسته بشوند، آن با آن فرم رفتار کرد. بعد کم کم اینها دیدند که آنطور خیلی مثلاً مؤثر نیست، راه دیگر را پیش گرفتند: آنکه اسلام را یک جوری معرفی کنند به ملتها، به خارج و داخل که در نظر مردم سبک بشود، یک مطلب خرافی باشد، یک مطلب کهنه باشد. و مشغول تبلیغات شدند در خارج و داخل که اسلام بله، اگر هم یک چیزی بوده است مال هزار و چهارصد سال پیش از این بوده است. آن وقت یکوقتی بوده است که این عربها، مثلاً اشخاص وحشی بودهاند، این هم یک تعلیماتی برای آنها و در آن وقت یک چیزی بوده است؛ اما حالا که تمدن پیدا شده است و نمیدانم چه پیدا شده است، دیگر اسلام کهنه شده است و به درد نمیخورد. تعلیمات اسلام تعلیماتی است که مخالف با این ترقیات است، مخالف با آزادی است؛ مردم دیگر در اسلام آزاد نیستند، زنها در اسلام اصلاً آزادی ندارند؛ و تعلیمات در اسلام ممنوع است، نباید هیچ یک از این آثار تجدد باشد. اگر اسلام پیدا بشود، دیگر شما طیاره هم نباید سوار بشوید، دیگر شما مدرسه هم نباید بروید، دیگر زنهایتان از خانه شان هم نباید بیرون بیایند! از این حرفها، طولانی و به طور وسیع، در دنیا پخش کردهاند.