- » امروز پنجشنبه، 1 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
خودش؛ و بعد از این هم که وسایل جور شد و از مکه آمدند به مدینه، مدینه هم که آمدند آنها که دور ایشان جمع شدند همین فقرا و مستضعفین بودند؛ و کم کم رسید به اینکه یک دسته هم از آنهایی که مثلاً دارای طایفه و عشیره بودند آنها هم ملحق بشوند.
مخالفت مکاتب الهی با دیکتاتوری و قلدری
آن وقت قیام در مقابل سرمایه دارهای بزرگ قریش، مثل ابوسفیان و امثال او و اهل طائف، آنهایی که دارای مال و منال بودند، قیام در مقابل آنها بود؛ نه به مجرد اینکه حالا چون مال دارند، به مجرد اینکه مالدارها همیشه تو سر ضعفا میزنند، اموال ضعفا را میخورند، ظلم بر ضعفا میکنند. سلاطین از اولی که اطلاع هست از حالشان تا حالا، این سلاطین اشخاصی بودند که در هر جا بودند، اشخاصی بودند که با دیکتاتوری و با عرض میکنم قلدری اموال مردم را، نوامیس مردم را، همه چیز را به باد میدادند. انبیا هم از اول که آمدند در مقابل اینها آمدند؛ و این سیره انبیا که از اول این جور نبوده است که انبیا را سرمایه دارها تراشیده باشند. انبیا مقابل سرمایه دارها بودند، انبیا مخالف سرمایه داری بودند، نه اینکه سرمایه دار اینها را درست کرده برای اینکه ضعفا را نگذارند صدایشان درآید. نخیر، سرمایه دارها یک جور بودند، یک جمعیت بودند، و این پیغمبرها با این اشخاصی که تبلیغ میکردند، اینها هم یک دسته بودند مخالف؛ و حمله میکردند به آنها و تا اندازهای که میتوانستند آنها را میکوبیدند. بنابراین، این منطق که گفته بشود که دین افیون است و انبیا خدمتگزار سرمایه دارها [هستند]، این یک مطلب بسیار واضح البطلانی است. هرکس سطحی نگاه کند وضع انبیا را، لکن چه میشود کرد؛ تبلیغاتشان زیاد است و دامنه تبلیغات به قدری است که ماها نمیتوانیم؛ نداریم ما وسایل. آنها همه وسایل را دارند، ما هیچ وسیله نداریم. رادیو دست آنهاست، تلویزیون دست آنهاست عرض میکنم که مطبوعات دست آنهاست؛ همه چیز دست آنهاست، مجلات داخلی و خارج [ی] دست آنهاست؛ سرمایه دارها، سرمایههای بزرگ دست آنهاست برای اینکه بدهند به اینها که هر جور دلشان میخواهد تبلیغ بکنند؛ اما ما یک منطق داریم و یک قلم داریم و یک مقدار کاغذ داریم؛ چیز دیگری دست ما نیست. ما ملت را میخواهیم بیدار
مخالفت مکاتب الهی با دیکتاتوری و قلدری
آن وقت قیام در مقابل سرمایه دارهای بزرگ قریش، مثل ابوسفیان و امثال او و اهل طائف، آنهایی که دارای مال و منال بودند، قیام در مقابل آنها بود؛ نه به مجرد اینکه حالا چون مال دارند، به مجرد اینکه مالدارها همیشه تو سر ضعفا میزنند، اموال ضعفا را میخورند، ظلم بر ضعفا میکنند. سلاطین از اولی که اطلاع هست از حالشان تا حالا، این سلاطین اشخاصی بودند که در هر جا بودند، اشخاصی بودند که با دیکتاتوری و با عرض میکنم قلدری اموال مردم را، نوامیس مردم را، همه چیز را به باد میدادند. انبیا هم از اول که آمدند در مقابل اینها آمدند؛ و این سیره انبیا که از اول این جور نبوده است که انبیا را سرمایه دارها تراشیده باشند. انبیا مقابل سرمایه دارها بودند، انبیا مخالف سرمایه داری بودند، نه اینکه سرمایه دار اینها را درست کرده برای اینکه ضعفا را نگذارند صدایشان درآید. نخیر، سرمایه دارها یک جور بودند، یک جمعیت بودند، و این پیغمبرها با این اشخاصی که تبلیغ میکردند، اینها هم یک دسته بودند مخالف؛ و حمله میکردند به آنها و تا اندازهای که میتوانستند آنها را میکوبیدند. بنابراین، این منطق که گفته بشود که دین افیون است و انبیا خدمتگزار سرمایه دارها [هستند]، این یک مطلب بسیار واضح البطلانی است. هرکس سطحی نگاه کند وضع انبیا را، لکن چه میشود کرد؛ تبلیغاتشان زیاد است و دامنه تبلیغات به قدری است که ماها نمیتوانیم؛ نداریم ما وسایل. آنها همه وسایل را دارند، ما هیچ وسیله نداریم. رادیو دست آنهاست، تلویزیون دست آنهاست عرض میکنم که مطبوعات دست آنهاست؛ همه چیز دست آنهاست، مجلات داخلی و خارج [ی] دست آنهاست؛ سرمایه دارها، سرمایههای بزرگ دست آنهاست برای اینکه بدهند به اینها که هر جور دلشان میخواهد تبلیغ بکنند؛ اما ما یک منطق داریم و یک قلم داریم و یک مقدار کاغذ داریم؛ چیز دیگری دست ما نیست. ما ملت را میخواهیم بیدار