- » امروز پنجشنبه، 1 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
نمیخواهیم این را. رفراندم از این بهتر؟ یک مملکت دارد میگوید: من نمیخواهم این را. خوب، امریکا چه میگوید؟ مملکت خودمان است، نمیخواهیم این را؛ یکی دیگر. [این] برود، به شما ربطی ندارد. ما خودمان تعیین میکنیم. مقدرات هر مملکت دست خود افراد است؛ خود مملکت است. ما این را نمیخواهیم، برود. ما خودمان یکی را تعیین میکنیم. این مقدرات ماروی موازین، روی موازین عقلی و عقلایی، روی قوانین، دست اشخاصی که باید باشد، باشد.
در هر صورت، وظیفه ما که الآن اینجا هستیم و شما که در خارج کشور هستید و هستیم، این است که کمک کنیم به ایرانیها. ایرانی قیام کرده است، نهضت کرده؛ یعنی الآن پانزده سال از عمر نهضت میگذرد، لکن یک سال است که این قوی شده است؛ یعنی درست فعالیت دارد میکند و الآن یک تاریخ حساسی را ما داریم میگذرانیم. شاید ایران همچو تاریخی نداشته باشد؛ یک همچو حساسیتی در تاریخ ایران نباشد، به این وضعی که الآن ایران در آمده است؛ یعنی به این وضعی که بچه هفت - هشت ساله دبستانیاش تظاهر کند و بگوید که ما نمیخواهیم شاه را. مرگ بر شاه! بچه اینقَدَری، که آن وقت بگیرند بکشند او را. این را میکشند، باز آن بچه بعدیاش هم میآید همین حرف را میزند؛ آن بزرگترش هم که همین حرف [را میزند]؛ دانشگاهش هم که همین حرفهاست. توی مدارس علمی هم بروی همین حرفهاست؛ توی مدارس قدیمهاش هم بروید همین حرفهاست، جدیدش هم بروید همین حرف است. هر جا بروی الآن این صحبت است. توی بازار هم میروی همین حرف است، توی مسجد هم میروی همین حرف است. ما نداشتیم یکوقتی که ایران در یک مطلبی، اینطور اتفاق کلمه داشته باشند. نه، من یادم نیست، تاریخ یادش نیست؛ نه، تاریخ ایران یادش نیست؛ تاریخ هیچ جا یادش نیست که این اتفاق کلمهای که همه بگویند که ما نمیخواهیم [باشد]. شما این را بدانید که اگر این سرنیزه امریکا برداشته بشود، ارتش هم نمیخواهند او را؛ اما سرنیزه امریکا، امریکا پشت سرایستاده. همه مصیبت ما زیر سر امریکاست. اگر این سرنیزه را بردارد، ارتش هم این را نمیخواهد. هیچ کس این را نمیخواهد. خوب، یک همچو
در هر صورت، وظیفه ما که الآن اینجا هستیم و شما که در خارج کشور هستید و هستیم، این است که کمک کنیم به ایرانیها. ایرانی قیام کرده است، نهضت کرده؛ یعنی الآن پانزده سال از عمر نهضت میگذرد، لکن یک سال است که این قوی شده است؛ یعنی درست فعالیت دارد میکند و الآن یک تاریخ حساسی را ما داریم میگذرانیم. شاید ایران همچو تاریخی نداشته باشد؛ یک همچو حساسیتی در تاریخ ایران نباشد، به این وضعی که الآن ایران در آمده است؛ یعنی به این وضعی که بچه هفت - هشت ساله دبستانیاش تظاهر کند و بگوید که ما نمیخواهیم شاه را. مرگ بر شاه! بچه اینقَدَری، که آن وقت بگیرند بکشند او را. این را میکشند، باز آن بچه بعدیاش هم میآید همین حرف را میزند؛ آن بزرگترش هم که همین حرف [را میزند]؛ دانشگاهش هم که همین حرفهاست. توی مدارس علمی هم بروی همین حرفهاست؛ توی مدارس قدیمهاش هم بروید همین حرفهاست، جدیدش هم بروید همین حرف است. هر جا بروی الآن این صحبت است. توی بازار هم میروی همین حرف است، توی مسجد هم میروی همین حرف است. ما نداشتیم یکوقتی که ایران در یک مطلبی، اینطور اتفاق کلمه داشته باشند. نه، من یادم نیست، تاریخ یادش نیست؛ نه، تاریخ ایران یادش نیست؛ تاریخ هیچ جا یادش نیست که این اتفاق کلمهای که همه بگویند که ما نمیخواهیم [باشد]. شما این را بدانید که اگر این سرنیزه امریکا برداشته بشود، ارتش هم نمیخواهند او را؛ اما سرنیزه امریکا، امریکا پشت سرایستاده. همه مصیبت ما زیر سر امریکاست. اگر این سرنیزه را بردارد، ارتش هم این را نمیخواهد. هیچ کس این را نمیخواهد. خوب، یک همچو