او این عذر را؟ خدا حق ناس را نمی‌گذرد؛ خود ناس باید بگذرند. خود مردم باید بگذرند تا خدا بگذرد. مگر خدا می‌گذرد از حق الناس؟ بیایید حالا مصالحه بکنید! بیایید حالا خوب، عفو بکنید! نمی‌دانم چه! یک آقای ریش سفیدی یک کاغذ مفصلی نوشته بود - البته خودش آدم دانشمندی است لکن ادراکش، یک خرده عقلش ناقص است! - به من نوشته بود که پیغمبر اکرم در فلان جا فلان آدم را بخشید، در فلان جا فلان کافر را بخشید، در فلان جا فلان کس را بخشید. تاریخ برای من نوشته بود! مثل اینکه من حق دارم که ببخشم ایشان را! به من چه ربط دارد؟ بچه‌های آن پیرزن را کشته، من ببخشم؟! چطور من ببخشم کشته‌هایی که از این ملت، جوانهایی که از این ملت به باد رفته؟! همین امشب شما احتمال بدهید که عده‌ای را کشته باشند. همین امروز اطلاع رسید که اشخاصی را کشتند، مردم را کشتند، ما بنشینیم بگوییم که شما «اعلیحضرت» حالا دیگر باشید! دیگر از این به بعد حکومت نکنید، «اعلیحضرت» باشید! آخر این چه منطقی است؟! این چه، چطور انسان همچو حرفی را می‌تواند بزند؟! بیاییم به قانون اساسی حالا عمل بکنیم! معنی به قانون اساسی عمل کردن این است که آقا - یعنی همین قانون اساسی که الآن در دست است - که ایشان «سلطان» باشند و - عرض می‌کنم که - حاکم نباشند! آخر می‌شود یک همچو چیزی؟! امکان دارد برای یک آدم، یک کسی که ادراک آدمی داشته باشد؟ حیوان هم نمی‌تواند یک همچو حرفی بزند که ما دیگر این را بیاییم و عفوش کنیم! کی عفوش بکند؟ کی حق دارد که این را عفوش بکند؟ مگر با من یک کاری کرده که حق من است که عفوش بکنم؟ حق یک ملت را خورده است این. خون یک ملت را ریخته این آدم. این ناکثِ (1) عهدالله است. خدا از همه مردم عهد گرفته است به اینکه باید اطاعتش را بکنند، این ناکثِ عهدالله است. خودش هم تعهد کرده است در مجلس، اولی که به این سلطنت غاصب رسید. آمده است در مجلس و قسم خورده است به اینکه به مذهب شیعه وفادار باشد، مروّج باشد؛ به ملت خیانت نکند. آن قسمهایی که می‌خورد این، نقض این‌

صحیفه امام خمینی
Rouhollah Website is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License. <Rouhollah Website/>