شروع شد به کشتار مردم؛ اینجا چه باعث شده است که مردم کشتار شدند؟ خوب باز در جنگ صفین این مطلب پیش می‌آید که خوب او آمده به جنگ و اینها هم رفتند به جنگ و آنها اینها را کشتند. حالا معاویه می‌تواند یک همچو مغلطه‌ای بکند که آن کسی که این را فرستاده به جنگ، این کشته او را. خوب این منطق معاویه است! این یک مغلطه‌ای است که کرده است معاویه. اینجا از او هم بدتر است برای اینکه اینجا به جنگی نرفته بودند! اینها در خیابانهای تهران و در خیابانهای سایر شهرها راه افتاده بودند و می‌گفتند که ما شاه را نمی‌خواهیم؛ این جنگ است؟ آیا کسی بگوید که سرنوشت مملکت من با دست خود من هست [جنگ است؟]، حقوق بشر برای ما، [و] همه عالم این مطلب را قائل هستند که هر بشری نسبت به سرنوشت خودش آزاد است، می‌تواند رأی آزاد بدهد؛ هر مملکتی [بخواهد] سلطان اگر داشته باشد تعیین کند، رئیس جمهور اگر بخواهد داشته باشد تعیین کند، حکومت بخواهد تعیین کند برای مملکتش، هر شکلی که این افراد مملکت بخواهند اداره بشوند، به حَسَب حقوق بشر آن شکل باید مُمضی‌ (1) باشد؛ همه دولتها هم باید او را تصدیقش بکنند. خوب همین مطلب بود، دیگر بیشتر از اینکه چیزی نبود؟! روز دهم و نهم، روز تاسوعا و عاشورا غیر از این مطلب چیزی نبود، که همه روزنامه نویسها، همه مجله نویسها این را دیدند؛ اینهایی که رفتند در ایران و تماشا کردند این مسائلی که در ایران واقع شد، همه دیدند که یک مملکتی است که اهالی‌اش با آرامش، چندین میلیون جمعیت در سرتاسر مملکت با آرامش راه افتادند مرد و زن و بزرگ و کوچک توی خیابانها، و حرفشان این بوده است که ما این شاه را نمی‌خواهیم. ما فرض می‌کنیم که شاه خیلی هم مرد صالحی - فرض کنید - باشد، خیلی هم آدم صحیحی باشد، خیلی هم خدمتگزار به مردم باشد، خوب وقتی مردم یک خدمتگزاری را نخواستند باید کنار برود. ما فرض می‌کنیم اینطور که خیر ایشان مصالح مملکت را ملاحظه کرده است، ایشان می‌خواهد آزادی بدهد، ایشان می‌خواهد مملکت را مستقل‌

صحیفه امام خمینی
Rouhollah Website is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License. <Rouhollah Website/>