- » امروز جمعه، 2 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
بیکاره و بیعار بار بیایند؛ دیگر در مقابل این استفاده جوهای خارجی نتوانند کاری [بکنند]؛ یعنی بیتفاوت باشند نسبت به آنها. این جوانهایی که تریاکی بار آمدهاند، هروئینی بار آمدهاند، شارب الخمر هستند، قمارباز شدهاند - عرض بکنم - در مراکز فساد و فحشا رفتند، اینها دیگر همان عیاشیها را تمام مقاصد خودشان میدانند و عالم هرچه بشود، آنها بیتفاوتند نسبت به آنها. و آنها میخواهند که این نسل جوانی که ممکن است یک ثروت بزرگی برای یک مملکت باشد و این مملکت را جلو ببرد، این نسل جوان را کاری بکنند که به عقب برگردد، یعنی چیزی بشود بیفایده؛ یک امر بیفایدهای، یک ثروت بیفایدهای برای مملکت بشود. این یکی از کارهایشان است که میکنند.
فرهنگ استعماری شاه
یا مثلاً این مراکز تعلیم و تربیتی که اینها درست کردهاند، از دانشگاه گرفته تا پایین، اینها باز استعماری است. و اینها بچههای ما را که میخواهند تربیت کنند، یک تربیت صحیح نمیکنند: یعنی اولاً یک حد معین دارد که از این حد معین نمیگذارند بالاتر اینها بروند؛ و ثانیاً وسایل متعدده درست میکنند، موانع متعدده درست میکنند برای اینکه اینها عقب بمانند. برای اینکه دانشگاه اگر یک دانشگاه صحیح مستقلی که ماها میخواهیم باشد، از این دانشگاه رجال بزرگ بیرون میآید، از اینها رجالی بیرون میآید که بعد در مقابل آنهایی که میخواهند تعدی به مملکت ما بکنند و همه مخازن ما را ببرند، در مقابل آنها میایستند. و آنها چون نمیخواهند یک همچو چیزی بشود، اینها را آنطور بار میآورند. و اگر توانستند غربزده آنها را بار میآورند؛ یعنی طوری میکنند، طوری این مسائل غرب را برای آنها طرح میکنند، طوری آنها را تحت تأثیر قرار میدهند که اینها از خودشان بکلی بیخود میشوند و پیوسته به آنها میشوند، یعنی عمال آنها میشوند. فرض کنید که اگر چنانچه این نحو تربیت باشد، بعد از چند وقت دیگر - تا حالا هم همین طورها بوده - اگر یک رجالی داشتیم که اینها میخواستند یک کاری بکنند کارهایی میکردند که به نفع آنها بوده، نه کارهایی میکردند که به نفع خودشان
فرهنگ استعماری شاه
یا مثلاً این مراکز تعلیم و تربیتی که اینها درست کردهاند، از دانشگاه گرفته تا پایین، اینها باز استعماری است. و اینها بچههای ما را که میخواهند تربیت کنند، یک تربیت صحیح نمیکنند: یعنی اولاً یک حد معین دارد که از این حد معین نمیگذارند بالاتر اینها بروند؛ و ثانیاً وسایل متعدده درست میکنند، موانع متعدده درست میکنند برای اینکه اینها عقب بمانند. برای اینکه دانشگاه اگر یک دانشگاه صحیح مستقلی که ماها میخواهیم باشد، از این دانشگاه رجال بزرگ بیرون میآید، از اینها رجالی بیرون میآید که بعد در مقابل آنهایی که میخواهند تعدی به مملکت ما بکنند و همه مخازن ما را ببرند، در مقابل آنها میایستند. و آنها چون نمیخواهند یک همچو چیزی بشود، اینها را آنطور بار میآورند. و اگر توانستند غربزده آنها را بار میآورند؛ یعنی طوری میکنند، طوری این مسائل غرب را برای آنها طرح میکنند، طوری آنها را تحت تأثیر قرار میدهند که اینها از خودشان بکلی بیخود میشوند و پیوسته به آنها میشوند، یعنی عمال آنها میشوند. فرض کنید که اگر چنانچه این نحو تربیت باشد، بعد از چند وقت دیگر - تا حالا هم همین طورها بوده - اگر یک رجالی داشتیم که اینها میخواستند یک کاری بکنند کارهایی میکردند که به نفع آنها بوده، نه کارهایی میکردند که به نفع خودشان