نمی‌تواند انسانْ مَلَکاتش را درک کند برای اینکه ملکات ظاهر نیست الّا بعضی از آن. ماها تا در این دنیا هستیم همه صورتها صورت انسانی و کارها هم یک کارهایی است که متعارف؛ لکن وقتی که این ورق برگشت و آن صفحه باطن انسان ظاهر شد، یَوْمَ تُبْلَی السَرائِر (1) آن سرائر (2) آدم، آن ملکاتی که انسان دارد، در یک محیطی که جای ظهور آن ملکات و سرائر است، و آن محیطْ محیط ملکوت است، محیطِ عالم غیب است، وقتی وارد شد به آنجا، آن وقت معلوم می‌شود چی هست. ما الآن نمی‌توانیم ایشان را بشناسیم، آن ملکاتی که در باطن این هست. نه او را، هیچ کس را نمی‌توانیم بشناسیم؛ چه آنهایی که در طرف خوبی ملکاتِ فاضله دارند و چه آنهایی که در طرف بدی ملکاتِ غیرفاضله و خبیثه دارند؛ اینها را در این عالم نمی‌شود. همه دارند توی این محیط راه می‌روند و همه دارند یَأکلُونَ و یَمْشُون. (3) همه در این محیط دارند زندگی می‌کنند؛ همه مثل هم دوتا گوش دارند و یک سر دارند و باقی چیزها. در اینجا هیچ کس نمی‌تواند تمام حقیقت یک آدم را بشناسد. و از این جهت که ایشان می‌گوید من را درک نکرده‌اند، صحیح می‌گوید. و ما نمی‌توانیم شما را و پدر شما را بشناسیم و درک کنیم، برای اینکه حالا سرائرْ ظاهر نشده است.
عالم ملکوت و «یَوْمَ تُبْلَی السَّرائر»
آنهایی که اهل باطن هستند و مطالبِ زاید بر آن ادراکات صوریه ما را می‌گویند و از محیط وحی هم مطالبی ادراک کرده‌اند، آنها اینطور می‌گویند که ملکاتی که انسان دارد و در اینجا ظاهر نیست، در آن صفحه بعدی، که صفحه ظهور سرائر است، به شکلهای مناسب در می‌آید؛ یعنی یک آدمی که حالا به صورت انسان هست، ممکن است که باطن این آدم، ملکات این آدم یک ملکاتی باشد که مثلاً ملکات بسیار بدی داشته باشد که این یک حیوان درنده است نه یک انسان - به حَسَب باطن ذات - به حَسَب‌

صحیفه امام خمینی
Rouhollah Website is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License. <Rouhollah Website/>