- » امروز پنجشنبه، 1 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
هستم [میباشد].
شعارهای مرموز لیبرالیستی
و کسی بگوید که ما قانون اساسی را میخواهیم، ما انتخابات آزاد میخواهیم، ما حکومت مردم بر مردم میخواهیم، هرکس این [حرف] را بزند، غیر از این مطلبی است که ما میگوییم. آن یک مسئله یا ابهام دار است یا خیر، مقصود این است که باید این سلسله باشند؛ قانون اساسی باید باشد. قانون اساسی معنایش این است که این سلسله باید باشند؛ و انتخابات آزاد هم معنایش این است که امر انتخابات با شاه است که او امر به اجرای انتخابات بکند و این برخلاف آن چیزی است که ما میگوییم. ما میگوییم ما اینها را نمیخواهیم. هیچ ابهامی ندارد. آنکه میگوید که ما قانون اساسی را میخواهیم، آن لابد میگوید که ما اینها را میخواهیم. پس مابین این دو تا قول هیچ سازشی نیست که کسی بگوید این دو تا قول یک مطلب را میگوید؛ نه، این دو تا مطلب است. مطلب ملت ایران هم، ما از مردم باید بفهمیم که ملت چه میگویند، و همه دیدید که ملت در این تظاهراتی که کردند در شهرها، الآن هم تظاهراتی که میکنند در همه شهرها، آنکه فریاد میزنند همین فریاد است که ما این سلسله را نمیخواهیم. گاهی هم [میگویند] ما شاه را نمیخواهیم. بنابراین ابهام در این اصل هیچ نیست.
پاسخی به یاوه سراییها
بله، اشکالاتی شاه کرده است به این حرف و به تَبَع او هم [پیوسته] این اشکالات را گاهی اشخاص میکنند و گاهی هم کاغذ از ایران بعضِ از کسانی که با همین دستگاه مربوطند و میل دارند که این دستگاه محفوظ بماند و میل هم دارند که بعضیهایشان خودشان بیایند در دستگاه و یک وزارتی، نخست وزیریای، یک [مقامی] بگیرند! گاهی آنها هم یک کاغذهایی نوشتهاند و همین حرفی که شاه مکرر میزند همین را تکرار کردهاند؛ در عبارت بعضی از اشخاص محترم هم همین اشکال استشعار میشود و آن این است که شاه میگوید که اگر من بروم استقلال مملکت به هم میخورد! آنکه
شعارهای مرموز لیبرالیستی
و کسی بگوید که ما قانون اساسی را میخواهیم، ما انتخابات آزاد میخواهیم، ما حکومت مردم بر مردم میخواهیم، هرکس این [حرف] را بزند، غیر از این مطلبی است که ما میگوییم. آن یک مسئله یا ابهام دار است یا خیر، مقصود این است که باید این سلسله باشند؛ قانون اساسی باید باشد. قانون اساسی معنایش این است که این سلسله باید باشند؛ و انتخابات آزاد هم معنایش این است که امر انتخابات با شاه است که او امر به اجرای انتخابات بکند و این برخلاف آن چیزی است که ما میگوییم. ما میگوییم ما اینها را نمیخواهیم. هیچ ابهامی ندارد. آنکه میگوید که ما قانون اساسی را میخواهیم، آن لابد میگوید که ما اینها را میخواهیم. پس مابین این دو تا قول هیچ سازشی نیست که کسی بگوید این دو تا قول یک مطلب را میگوید؛ نه، این دو تا مطلب است. مطلب ملت ایران هم، ما از مردم باید بفهمیم که ملت چه میگویند، و همه دیدید که ملت در این تظاهراتی که کردند در شهرها، الآن هم تظاهراتی که میکنند در همه شهرها، آنکه فریاد میزنند همین فریاد است که ما این سلسله را نمیخواهیم. گاهی هم [میگویند] ما شاه را نمیخواهیم. بنابراین ابهام در این اصل هیچ نیست.
پاسخی به یاوه سراییها
بله، اشکالاتی شاه کرده است به این حرف و به تَبَع او هم [پیوسته] این اشکالات را گاهی اشخاص میکنند و گاهی هم کاغذ از ایران بعضِ از کسانی که با همین دستگاه مربوطند و میل دارند که این دستگاه محفوظ بماند و میل هم دارند که بعضیهایشان خودشان بیایند در دستگاه و یک وزارتی، نخست وزیریای، یک [مقامی] بگیرند! گاهی آنها هم یک کاغذهایی نوشتهاند و همین حرفی که شاه مکرر میزند همین را تکرار کردهاند؛ در عبارت بعضی از اشخاص محترم هم همین اشکال استشعار میشود و آن این است که شاه میگوید که اگر من بروم استقلال مملکت به هم میخورد! آنکه