- » امروز پنجشنبه، 1 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
یک طرف، با کولیها - به اصطلاح خودشان - یک طرف، با رها کردن یک دزد آدمکشی (1) که از سرهای بعضِ از عشایر بوده است - او را میگویند رها کرده است و یک پول فراوانی هم به اختیارش گذاشته است که برود جمعیت جمع کند و حمله کند به مردم - اینها هم از یک طرف؛ همچو چیزی در طول تاریخ نبوده که یک کسی که مدعی سلطنت است، و دیروز آنطور فریاد میزند و برای خودش مدیحه خوانی میکرد و روزنامهها را واداشته بودند و رادیو و هر چه هرکس میگفت جز شأن ایشان نبود، حالا متوسل بشود به کولیها که در زیر پناه چماق کولیها خودش را نجات بدهد! متوسل بشود به- مثلاً- کسانی که از اشرار بودند، و آنها را اجیر کند که نجاتش بدهند از دست این ملت و نجات هم نمیدهند آنها. نه نجات آنها میدهند، نه ملت، دیگر به این حرفها اعتنا میکند.
فرق توبه شاه و توبه فرعون
فرق ایشان با فرعون این است که فرعون میگفت توبه کردم، دیگر در آن حالی که میگفت توبه کردم شمشیر را نکشیده بود به جان مردم. ایشان میگوید، خودش وقتی خطابه میخواند، خطابه میخواند کهای علما، ای مردم، من اشتباه کردم! حالا دیگر از این اشتباه گذشتم و برگشتم! از آن طرف هم اینطور تشبثات را [میکند]. حکومت نظامی میگذارد همهاش بر خلاف قواعد، بر خلاف قوانین، همهاش بر خلاف. از آن طرف هم مأمور میکند چیزها را - ارتش را - به اینکه بریزند به جان مردم و دیگران را هم، عشایر را مثلاً - بعضی عشایر را. البته عشایر خیلی گوش نمیدهند به حرف اینها. عدهایشان هم رفتند پیش علما و گفتند ما حاضریم برای موافقت کردن با شماها.
حالا دیگر مست آمدی و توبه میکنی، آن هم این جور توبه؟! بعد از بیست و چند سال جنایت، بعد از بیست و چند سال خیانت به یک ملتی، به اسلام، حالا هم جبران نکرده، خیانتها سر جایش باقی، جنایتها سر جایش باقی، حالا آمدی در مقابل علم
فرق توبه شاه و توبه فرعون
فرق ایشان با فرعون این است که فرعون میگفت توبه کردم، دیگر در آن حالی که میگفت توبه کردم شمشیر را نکشیده بود به جان مردم. ایشان میگوید، خودش وقتی خطابه میخواند، خطابه میخواند کهای علما، ای مردم، من اشتباه کردم! حالا دیگر از این اشتباه گذشتم و برگشتم! از آن طرف هم اینطور تشبثات را [میکند]. حکومت نظامی میگذارد همهاش بر خلاف قواعد، بر خلاف قوانین، همهاش بر خلاف. از آن طرف هم مأمور میکند چیزها را - ارتش را - به اینکه بریزند به جان مردم و دیگران را هم، عشایر را مثلاً - بعضی عشایر را. البته عشایر خیلی گوش نمیدهند به حرف اینها. عدهایشان هم رفتند پیش علما و گفتند ما حاضریم برای موافقت کردن با شماها.
حالا دیگر مست آمدی و توبه میکنی، آن هم این جور توبه؟! بعد از بیست و چند سال جنایت، بعد از بیست و چند سال خیانت به یک ملتی، به اسلام، حالا هم جبران نکرده، خیانتها سر جایش باقی، جنایتها سر جایش باقی، حالا آمدی در مقابل علم