- » امروز پنجشنبه، 1 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
میتواند جبران کند این ده سال حبس، پنج سال حبس این علما، این دانشمندان، این رجال سیاسی که اینها را به هدر داده است؟ یعنی در یک محفظهای نگه داشته اینها را تا قوایشان هدر رفته؛ فعالیتهایشان هدر رفته. اینها دیگر جبران نمیخواهد! اگر یک کسی را هدر دادند همه زندگیاش را، اینها را جبران کی میکند؟ این همه جراحت که بر اشخاص، بر قلوب مؤمنین، بر قلوب پیرزنها، پیرمردها، جوانها وارد کرده است، اینها را کی جبران میکند؟ یک نفر آدم یک شخص را اگر کشت، این قصاصش به این است که این یک نفر را در مقابل او بکشند؛ اگر یک نفر آدم هزاران آدم را کشت، حالا ما چطور آن را جبران بکنیم؟ اینکه هزاران نفر از بهترین اولاد این وطن را، بهترین اولاد این اسلام را در این حبسها کشته - پاهایشان را اره کردند! ما اطلاع از داخل زندان نداریم، یک مقدار کمی را اطلاع داریم؛ آن چیزی که در زندان میگذرد و میگذشته است بر مردم، ما اطلاع نداریم. ما فقط میبینیم که یک نفر از علما را پایش را اره کردند؛ بعضِ اشخاص را توی تاوه گذاشتند و بو دادند؛ یعنی برق را متصل کردند به این سطح این شیء و این را خواباندندش روی آنجا، این را بو دادند - حالا ما فرض کنیم که یک جان دارد این و ما یک جان را در مقابل یک جان گرفتیم، باقیاش چه؟
تز «شاه سلطنت کند نه حکومت»
ما چطور از یک آدمی توبه قبول بکنیم، و بگوییم که این سلطان باشد و حکومت نکند! همان سلطنت بکند! آخر ما جواب این پیرزنی که چهارتا از اولادش رفته، دیشب سرسفره خودش و شوهرش و چهارتا اولاد بوده، امشب خودش [هست] و شوهرش، جواب این را ما چه بدهیم؟ بگوییم حالا ایشان «اعلیحضرت» باشند و آن بالاها بنشینند، و مراسم عید هم علمای درباری بروند سراغش و - عرض میکنم که - این نظامیها و این تمام اشخاصی که در این مراسم میرفتند بروند و او را به «اعلیحضرت» بشناسند و - عرض میکنم که - در مملکت هم یَأْکلُ وَ یَمْشی! (1) هر کاری دلش میخواهد بکند! ما فرض
تز «شاه سلطنت کند نه حکومت»
ما چطور از یک آدمی توبه قبول بکنیم، و بگوییم که این سلطان باشد و حکومت نکند! همان سلطنت بکند! آخر ما جواب این پیرزنی که چهارتا از اولادش رفته، دیشب سرسفره خودش و شوهرش و چهارتا اولاد بوده، امشب خودش [هست] و شوهرش، جواب این را ما چه بدهیم؟ بگوییم حالا ایشان «اعلیحضرت» باشند و آن بالاها بنشینند، و مراسم عید هم علمای درباری بروند سراغش و - عرض میکنم که - این نظامیها و این تمام اشخاصی که در این مراسم میرفتند بروند و او را به «اعلیحضرت» بشناسند و - عرض میکنم که - در مملکت هم یَأْکلُ وَ یَمْشی! (1) هر کاری دلش میخواهد بکند! ما فرض