- » امروز یکشنبه، 4 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
آرام است. یکوقت مأمورین وارد میشوند: این مأمورین وقتی که وارد میشوند، دستور دارند که «بزن، آنجا را بشکن، یاالله» میشکند؛ دنبالش دِ تفنگ بزن، دِ چه بکن!
شما [کنار] بروید. اگر شماها میخواهید که منطقه ثبات داشته باشد، ایران ثبات داشته باشد، اصلاح بشود، شما بروید کنار، ما خودمان درست میکنیم. شما نمیگذارید که این منطقه مثلاً یا این ملت یا این مملکت آرام باشد؛ شما ناآرامی میآورید! شما دزدها را راه میاندازید این طرف و آن طرف، مردم را بزنند و چپاول کنند. شما نجف آباد را به صورت یک خرابه درآوردید. شما آنقدر قتل عام در تبریز و قم و تهران و قزوین همه شهرها- من نمیتوانم یکی [یکی نام ببرم] ... - آن بساط درست کردید. همه را شما درست کردید. اگر شما کنار بروید و کار به مردم نداشته باشید، مردم دعوا ندارند؛ مردم آرامند؛ مُسْلمند. مردم میدانند که قواعد اسلام اقتضای این چیزها را نمیکند. شما کنار بروید. از فردا شما بروید کنار. شما یک آدم عادی هستی؛ نه نخست وزیری و نه آن وکیل هست و [نه] آن کس دیگر. یک آدم عادی هستی مثل سایر افراد، برای اینکه مقامت رسمی نیست. یک آدم عادی هستی غاصب؛ منتها تو را وادار کردند به اینکه باید این کار را بکنی. اینکه من میگویم وادار کردند، برای اینکه همان اشخاص، همان دولتهایی که پشتیبانی میکردند از شاه، همان اشخاص پشتیبانی میکنند از این آقا. میفرستند که این را چه، میگویند که ما پشتیبان این هستیم. آدم فرستادند اینجا. (1) به ارتش گفتند که شما باید حتماً پشتیبانی بکنید از دولت. اگر ملی هست که محال است - امریکا «ملیت» را اصلاً زیر پا دارد میگذارد و گذاشته است- اگر ملی بود که محال بود که امریکا تأییدش بکند، انگلستان تأییدش بکند. حالا اینها یک اشخاص «ملی» شدند دلسوز به حال ملت ما یا خیر، همان چپاولگری و همان خیانت و همان بساطی که محمدرضا خان میکرد حالا با دست اینها میکنند؟! حالا چه این حیله باشد برای اینکه باز آن آلت بیاراده را برگردانند، چه از او مأیوس شده باشند و بخواهند که همین
شما [کنار] بروید. اگر شماها میخواهید که منطقه ثبات داشته باشد، ایران ثبات داشته باشد، اصلاح بشود، شما بروید کنار، ما خودمان درست میکنیم. شما نمیگذارید که این منطقه مثلاً یا این ملت یا این مملکت آرام باشد؛ شما ناآرامی میآورید! شما دزدها را راه میاندازید این طرف و آن طرف، مردم را بزنند و چپاول کنند. شما نجف آباد را به صورت یک خرابه درآوردید. شما آنقدر قتل عام در تبریز و قم و تهران و قزوین همه شهرها- من نمیتوانم یکی [یکی نام ببرم] ... - آن بساط درست کردید. همه را شما درست کردید. اگر شما کنار بروید و کار به مردم نداشته باشید، مردم دعوا ندارند؛ مردم آرامند؛ مُسْلمند. مردم میدانند که قواعد اسلام اقتضای این چیزها را نمیکند. شما کنار بروید. از فردا شما بروید کنار. شما یک آدم عادی هستی؛ نه نخست وزیری و نه آن وکیل هست و [نه] آن کس دیگر. یک آدم عادی هستی مثل سایر افراد، برای اینکه مقامت رسمی نیست. یک آدم عادی هستی غاصب؛ منتها تو را وادار کردند به اینکه باید این کار را بکنی. اینکه من میگویم وادار کردند، برای اینکه همان اشخاص، همان دولتهایی که پشتیبانی میکردند از شاه، همان اشخاص پشتیبانی میکنند از این آقا. میفرستند که این را چه، میگویند که ما پشتیبان این هستیم. آدم فرستادند اینجا. (1) به ارتش گفتند که شما باید حتماً پشتیبانی بکنید از دولت. اگر ملی هست که محال است - امریکا «ملیت» را اصلاً زیر پا دارد میگذارد و گذاشته است- اگر ملی بود که محال بود که امریکا تأییدش بکند، انگلستان تأییدش بکند. حالا اینها یک اشخاص «ملی» شدند دلسوز به حال ملت ما یا خیر، همان چپاولگری و همان خیانت و همان بساطی که محمدرضا خان میکرد حالا با دست اینها میکنند؟! حالا چه این حیله باشد برای اینکه باز آن آلت بیاراده را برگردانند، چه از او مأیوس شده باشند و بخواهند که همین