- » امروز یکشنبه، 4 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
و یک نفر آدم فاسد [به جبران] چند صد نفر، چندین هزار نفر اشخاص صحیح، کشته شده است، باز هم آنها البته باید اظهار تأسف کنند.
ملتها قربانیان قدرتها
آنهایی [را] که اینها کشتند اصلاً به حساب نمیآورند! برای اینکه یک ملتی است، بگذار کشته بشود تا ما نفتش را ببریم! آنها کشتاری که اینها کردند به حساب نمیآورند. حساب نمیکنند که یک بشری کشته شده است؛ میگویند یک عدهای که مانع از استفادههای ماست بگذار کشته بشود. انسان را در مقابل منافع خودشان هیچ میدانند. در یک جایی که من بودم راجع به اوضاع ایران [صحبت] میشد که اوضاع ایران چطور است، و سفارتخانهها ممکن است که آن وقت چه بشود یکی که صاحب یک سفارتخانهای بود میگفت که ما به اینکه سفیر یا اشخاصی کشته بشود اهمیتی نمی گذاریم، ولی مبلهای ما خیلی اهمیت دارد! این مبلهایی که ما آنجا داریم آنها اهمیت دارد! یک نفر آدم رسمی، یک نفر آدم رسمی، این حرف را زد که ما اهمیت نمیدهیم؛ مبلهایمان بیاید! وضعشان این است دیگر، آدم مادی جز به مادیگری فکر نمیتواند بکند، نمیتواند فکر بکند. اصلاً شرف را اینها نمیتوانند بفهمند یعنی چه! همه شرف را به این میدانند که مبلشان خیلی خوب باشد! شرافت را، به این میدانند که چندین دستگاه مثلاً عمارت داشته باشند. عمارت چه جوری باشد. انسانیت اصلاً فکرش را نمیکنند؛ تو خط این نیستند. اگر اینها در خط این مسائل بودند، خوب، اینهمه آدم از ایران کشته شد، اینهمه متفکرین، روحانیین، ابریا، مظلومها، زن و بچه، کوچک و بزرگ، توی این خیابانها خونشان ریخته شد، این اهمیتی نداشت! هیچ وقت تأسفی [نبود.] تأسف ندارد اینکه! خوب، یک دسته را کشتند [که] اینها مانع از استفادههای ما بودند. اما هویدا وقتی کشته میشود صدایشان درمیآید؛ تأسف میخورند!
ملت ایران ادب اسلامی دارد
اینهایی که کشته شدهاند، بیایند مطالعه کنند اینها چه کسانی هستند که کشته شدهاند.
ملتها قربانیان قدرتها
آنهایی [را] که اینها کشتند اصلاً به حساب نمیآورند! برای اینکه یک ملتی است، بگذار کشته بشود تا ما نفتش را ببریم! آنها کشتاری که اینها کردند به حساب نمیآورند. حساب نمیکنند که یک بشری کشته شده است؛ میگویند یک عدهای که مانع از استفادههای ماست بگذار کشته بشود. انسان را در مقابل منافع خودشان هیچ میدانند. در یک جایی که من بودم راجع به اوضاع ایران [صحبت] میشد که اوضاع ایران چطور است، و سفارتخانهها ممکن است که آن وقت چه بشود یکی که صاحب یک سفارتخانهای بود میگفت که ما به اینکه سفیر یا اشخاصی کشته بشود اهمیتی نمی گذاریم، ولی مبلهای ما خیلی اهمیت دارد! این مبلهایی که ما آنجا داریم آنها اهمیت دارد! یک نفر آدم رسمی، یک نفر آدم رسمی، این حرف را زد که ما اهمیت نمیدهیم؛ مبلهایمان بیاید! وضعشان این است دیگر، آدم مادی جز به مادیگری فکر نمیتواند بکند، نمیتواند فکر بکند. اصلاً شرف را اینها نمیتوانند بفهمند یعنی چه! همه شرف را به این میدانند که مبلشان خیلی خوب باشد! شرافت را، به این میدانند که چندین دستگاه مثلاً عمارت داشته باشند. عمارت چه جوری باشد. انسانیت اصلاً فکرش را نمیکنند؛ تو خط این نیستند. اگر اینها در خط این مسائل بودند، خوب، اینهمه آدم از ایران کشته شد، اینهمه متفکرین، روحانیین، ابریا، مظلومها، زن و بچه، کوچک و بزرگ، توی این خیابانها خونشان ریخته شد، این اهمیتی نداشت! هیچ وقت تأسفی [نبود.] تأسف ندارد اینکه! خوب، یک دسته را کشتند [که] اینها مانع از استفادههای ما بودند. اما هویدا وقتی کشته میشود صدایشان درمیآید؛ تأسف میخورند!
ملت ایران ادب اسلامی دارد
اینهایی که کشته شدهاند، بیایند مطالعه کنند اینها چه کسانی هستند که کشته شدهاند.