- » امروز دوشنبه، 12 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
عمل خودشان را میبینند، همراه عمل خودشان است. جهنم از اعمال ما درست میشود. بهشت هم از اعمال ما درست میشود. همهاش عمل ماست. کوشش کنید که عمل صالح باشد؛ سازگار باشد با طبیعت و فطرت.
محبت روحی و مداوای جسمی
همین اعمالی که شما انجام دادید ارزشش را ما نمیتوانیم تعیین کنیم. در یک میدان جنگی که دارد گلوله غرش میکند و دشمن با تانک و توپ حمله کرده است، برای نجات دادن یک انسان کسی خودش را به خطر بیندازد و برود نجات بدهد او را، ارزش این کار را در اینجا نمیتوانیم ما تعیین کنیم که چقدر ارزش دارد. قضیه نجات یک آدم نیست. قضیه آن حال روحی است که این آدم دارد؛ و با آن حال روحی میرود و این اقدام را میکند. این عمل شما ارزش دارد پیش خدا و این عمل را ادامه بدهید. ان شاء الله آن چیزها نمیآید در کار؛ لکن خوب تصادفها هست؛ گرفتاریها هست؛ مرضها هست، همه اینها هست.
شغل شما یک شغل شریفی است و پرارزش. تماس لمسی شما دارید با آن برادرهای گرفتار، توجه کنید که خوب انجام بدهید. با آنها خوب رفتار کنید. یک نفری که الآن گرفتار است، و مثلاً زیر اتومبیل رفته است یا زخم خورده است یا زلزله دیده است یا چه، این آنقدری که احتیاج به مداوا دارد بیشتر احتیاج به لطف دارد. این کسی که میرود او را نجات میدهد، پرستاری میکند، میآورد طبیبی که او را میبیند، آنقدری که این آدم الآن احتیاج دارد که به او تلطف کنند، ترحم کنند، خوب رفتار کنند، بیشتر از آن اندازهای است که مداوا کنند. این یک لطف روحی است و آن یک گرفتاری جسمی. خیلی باید توجه داشته باشید به اینکه با اینهایی که سر و کار دارید و اینها گرفتار هستند، با اینها طوری رفتار کنید که این گرفتاریهایشان سبک بشود. وقتی با آنها رفتارِ خوب باشد، مثل یک پدری که اولادش را میخواهد نجات بدهد، این مادری که بچهاش گرفتاری دارد و میخواهد نجاتش بدهد، آنقدری که الطاف این مادر او را آرام میکند، مداوا آنقدر در او تأثیر ندارد، این الآن احتیاج به این دارد که روحش آرام بشود. مادر روح این را
محبت روحی و مداوای جسمی
همین اعمالی که شما انجام دادید ارزشش را ما نمیتوانیم تعیین کنیم. در یک میدان جنگی که دارد گلوله غرش میکند و دشمن با تانک و توپ حمله کرده است، برای نجات دادن یک انسان کسی خودش را به خطر بیندازد و برود نجات بدهد او را، ارزش این کار را در اینجا نمیتوانیم ما تعیین کنیم که چقدر ارزش دارد. قضیه نجات یک آدم نیست. قضیه آن حال روحی است که این آدم دارد؛ و با آن حال روحی میرود و این اقدام را میکند. این عمل شما ارزش دارد پیش خدا و این عمل را ادامه بدهید. ان شاء الله آن چیزها نمیآید در کار؛ لکن خوب تصادفها هست؛ گرفتاریها هست؛ مرضها هست، همه اینها هست.
شغل شما یک شغل شریفی است و پرارزش. تماس لمسی شما دارید با آن برادرهای گرفتار، توجه کنید که خوب انجام بدهید. با آنها خوب رفتار کنید. یک نفری که الآن گرفتار است، و مثلاً زیر اتومبیل رفته است یا زخم خورده است یا زلزله دیده است یا چه، این آنقدری که احتیاج به مداوا دارد بیشتر احتیاج به لطف دارد. این کسی که میرود او را نجات میدهد، پرستاری میکند، میآورد طبیبی که او را میبیند، آنقدری که این آدم الآن احتیاج دارد که به او تلطف کنند، ترحم کنند، خوب رفتار کنند، بیشتر از آن اندازهای است که مداوا کنند. این یک لطف روحی است و آن یک گرفتاری جسمی. خیلی باید توجه داشته باشید به اینکه با اینهایی که سر و کار دارید و اینها گرفتار هستند، با اینها طوری رفتار کنید که این گرفتاریهایشان سبک بشود. وقتی با آنها رفتارِ خوب باشد، مثل یک پدری که اولادش را میخواهد نجات بدهد، این مادری که بچهاش گرفتاری دارد و میخواهد نجاتش بدهد، آنقدری که الطاف این مادر او را آرام میکند، مداوا آنقدر در او تأثیر ندارد، این الآن احتیاج به این دارد که روحش آرام بشود. مادر روح این را