- » امروز پنجشنبه، 1 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
قضیه کشف حجاب. کشف حجاب شما نمیدانید آن وقت چه مصیبتی برای مردم بود. نمیدانید چه کرد و مأمورها چه کردند با مردم و با زنها، که اسباب نارضایتی عموم مردم بود، منتها قدرت زیاد شده بود، مردم هم هدایت نمیشدند با یک مثلاً قدرتهایی از این جهت نمیتوانستند کاری بکنند، لکن عقدهها زیاد بود. بعد هم شروع کرد به اسم اینکه میخواهد قدرت مرکزی را درست کند، عشایر ... البته در عشایر یک اشخاص غیر باب هم بود، لکن اینها یک پشتوانهای برای ملت بودند؛ تمام اینها را از بین برد. و آنطور فشار آورد به مردم و نارضایتی ایجاد کرد که وقتی که آن سه قدرت خارجی در جنگ عمومی اینها حمله کردند به ایران، امریکا و انگلستان و روسیه، اینها همه با هم حمله کردند، در جایی که مخالفت با آلمان میخواستند بکنند حمله کردند به ایران، در عین حالی که همه چیز ایران در خطر بود و مردم برای همه چیزشان نگران بودند، لکن وقتی گفتند که رضاخان را اینها بردهاند مردم شادی میکردند! اینطور رفتار کرد. رفتار غیر عقلایی، رفتاری که برای خاطر انگلستان آن وقت انگلستان این را آورد روی کار.
پندناپذیری محمدرضا شاه
بعد از او نوبت به پسرش رسید که دیگر بیشتر شما همه، همه را یادتان است؛ بعضیاش را هم که همه میدانید. این هم کارهایی کرد که به حسب صورت فریبنده بود، لکن کم کم هرچه پرده بالا رفت، دیدند که برخلاف مسیر ملت است. ملت با او مخالف شد، منتها در طول این سی و چند سالی که بود، [پیوسته] عقدهها روی هم آمد؛ عقدههای مردم روی هم آمد؛ و [دائماً] نارضایتیها زیاد شد؛ و خدمتهای او هم به اجانب یکی بعد از دیگری فاش شد، تا رسید به آنجا که من شاید مکرر این را در بعضی از صحبتهایم گفتم که نکن کاری که وقتی بروی همه مردم شادی کنند؛ نکن این کاری را که همین مطلب را، که وقتی که پدر تو رفت همه شادی کردند، در عین حالی که همه در خطر بودند، تو نکن این کار را، که وقتی رفتی همه شادی کنند (1). حکومت اگر حکومت
پندناپذیری محمدرضا شاه
بعد از او نوبت به پسرش رسید که دیگر بیشتر شما همه، همه را یادتان است؛ بعضیاش را هم که همه میدانید. این هم کارهایی کرد که به حسب صورت فریبنده بود، لکن کم کم هرچه پرده بالا رفت، دیدند که برخلاف مسیر ملت است. ملت با او مخالف شد، منتها در طول این سی و چند سالی که بود، [پیوسته] عقدهها روی هم آمد؛ عقدههای مردم روی هم آمد؛ و [دائماً] نارضایتیها زیاد شد؛ و خدمتهای او هم به اجانب یکی بعد از دیگری فاش شد، تا رسید به آنجا که من شاید مکرر این را در بعضی از صحبتهایم گفتم که نکن کاری که وقتی بروی همه مردم شادی کنند؛ نکن این کاری را که همین مطلب را، که وقتی که پدر تو رفت همه شادی کردند، در عین حالی که همه در خطر بودند، تو نکن این کار را، که وقتی رفتی همه شادی کنند (1). حکومت اگر حکومت