- » امروز سه شنبه، 22 آبان 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
دارند؛ لکن الآن وقت طرحش نیست، که باز یک آشفتگی بر آشفتگیها اضافه بشود.
لزوم شناسایی مفسده جویان
امروز وقت این است که ما همه با هم این سد را بشکنیم. این یعنی این ریشهها را سد را شکستیم - الحمدللَّه -. این ریشهها [را] هم درآوریم از زیر خاک و بریزیم بیرون. این مفسدهایی که الآن دور میگردند توی دانشگاه میروند - عرض میکنم که - تظاهرات راه میاندازند، توی خیابانها میروند چه میکنند، با هر بهانهای یک بساطی درست میکنند، اینها را بشناسیم. همه قشرها اینها را بشناسند که چه جور اشخاصی هستند، چی دارند میکنند. اجتماعاتشان روی چه میزان است؟ آیا به اسلام اعتقاد دارند یا ندارند؟ آیا اینها جمهوری اسلامی میخواهند یا جمهوری دمکراتیک میخواهند؟ یعنی جمهوری منهای اسلام. باید همین معانی در ذهن ما باشد که این جمعیتهایی که توی کارخانهها میروند و توی کشاورزها میروند و توی دانشگاهها میروند و - نمیدانم - این طرف و آن طرف میروند، باید اینها را بشناسیم که اینها چه اشخاصی هستند. و اینها را بشناسانیم به ملت، تا ملت از اینها احتراز کند؛ و اینها را دمشان را بگیرد و بیرونشان بکند. و بعد این مراحل که طی شد و این قشرها از بین رفتند، آن وقت سازندگی هم با همه ملت است. همه با هم، همه با هم شکستیم، همه با هم باید این سازندگی را بکنیم. الآن وقت این کار است.
لزوم حفظ وحدت
من هم قبول دارم آشفتگیها هست؛ اما آشفتگی علاجش به این است که همه کار بکنیم؛ همه دقت بکنیم در امورمان. هرکس خیال نکند که از من چه کاری میآید، هر آدمی از او یک کاری میآید. یک قطره باران از آن کاری نمیآید؛ اما به اندازه یک قطره است. یک قطره کار یک قطره را میکند، همین قطرههای باران است که سیل را راه میاندازد، و سیل سدها را میشکند. همین قطرهها، یکی یکی، یکیهای ما، که مثل قطره باران هستیم، بود که با هم وقتی مجتمع میشد و در خیابان فریاد میزد، یک سدی را
لزوم شناسایی مفسده جویان
امروز وقت این است که ما همه با هم این سد را بشکنیم. این یعنی این ریشهها را سد را شکستیم - الحمدللَّه -. این ریشهها [را] هم درآوریم از زیر خاک و بریزیم بیرون. این مفسدهایی که الآن دور میگردند توی دانشگاه میروند - عرض میکنم که - تظاهرات راه میاندازند، توی خیابانها میروند چه میکنند، با هر بهانهای یک بساطی درست میکنند، اینها را بشناسیم. همه قشرها اینها را بشناسند که چه جور اشخاصی هستند، چی دارند میکنند. اجتماعاتشان روی چه میزان است؟ آیا به اسلام اعتقاد دارند یا ندارند؟ آیا اینها جمهوری اسلامی میخواهند یا جمهوری دمکراتیک میخواهند؟ یعنی جمهوری منهای اسلام. باید همین معانی در ذهن ما باشد که این جمعیتهایی که توی کارخانهها میروند و توی کشاورزها میروند و توی دانشگاهها میروند و - نمیدانم - این طرف و آن طرف میروند، باید اینها را بشناسیم که اینها چه اشخاصی هستند. و اینها را بشناسانیم به ملت، تا ملت از اینها احتراز کند؛ و اینها را دمشان را بگیرد و بیرونشان بکند. و بعد این مراحل که طی شد و این قشرها از بین رفتند، آن وقت سازندگی هم با همه ملت است. همه با هم، همه با هم شکستیم، همه با هم باید این سازندگی را بکنیم. الآن وقت این کار است.
لزوم حفظ وحدت
من هم قبول دارم آشفتگیها هست؛ اما آشفتگی علاجش به این است که همه کار بکنیم؛ همه دقت بکنیم در امورمان. هرکس خیال نکند که از من چه کاری میآید، هر آدمی از او یک کاری میآید. یک قطره باران از آن کاری نمیآید؛ اما به اندازه یک قطره است. یک قطره کار یک قطره را میکند، همین قطرههای باران است که سیل را راه میاندازد، و سیل سدها را میشکند. همین قطرهها، یکی یکی، یکیهای ما، که مثل قطره باران هستیم، بود که با هم وقتی مجتمع میشد و در خیابان فریاد میزد، یک سدی را