- » امروز پنجشنبه، 1 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
اجنبیها - و قطع شد الحمدللَّه - حالا شما کمک کنید که دوباره برنگردد؛ نه اخلال کنید که دوباره برگردد آن مسائل. کمک به این است که بروید کارخانهها را کاری کنید راه بیفتد؛ کارگرهای نفت را کاری کنید که کارهایشان را انجام بدهند. حالا که نفت منافعش برای خود شماهاست، راه بیفتد اینها، کشاورزها را بروید تشویق کنید که کار بکنند؛ دانشگاه را تشویق کنید که راه بیفتد. شما همه جا اخلال میکنید؛ پس شما یک مردم اخلالگر هستید؛ نه یک مردم مثلاً دانشمندی که میخواهید به ما چیز یاد بدهید، شما میخواهید اخلال بکنید. و باید جلویشان را بگیرید. مسائل را به آنها بگویید؛ در دانشگاه بنویسید، منتشر کنید. کسانی که برخلاف این هستند، بروید یکی یکی پیش آنها، بروید بگویید شما اینکاره هستید. شما چه میگویید باز به ما؟ چطور میخواهید یک دانشگاه را در دست بگیرید در صورتی که اخلالگر هستید؟ یک اخلالگر دزد که نمیتواند دانشگاه را اداره کند.
لزوم پایداری و روشنگری در سنگر دانشگاه
و ما اگر دانشگاهمان اداره نشود، کارمان زار است! دانشگاه، تمام مسائل به دست دانشگاه است. یعنی این دو تا قطبِ دانشگاه و روحانی همه مقدرات مملکت تو مشت اینهاست. دانشگاهی، دانشجو، چه دانشجوی قدیمی، چه دانشجوی جدید، همه مسائل توی دست اینها باید حل بشود. اینها قوه متفکره یک ملت هستند. اگر دانشگاه را ما سست بگیریم و از دست ما برود، همه چیزمان از دستمان رفته است. یک مسئلهای است که نباید شما بنشینید که من عمل بکنم؛ و نه من هم باید بنشینم که شما تنها. ما هر دو باید دست به دست هم بدهیم، آنقدری که من میتوانم من انجام بدهم آنقدری که شما میتوانید شما انجام بدهید. جوان هستید، در مقابلشان بایستید؛ صحبت کنید؛ حرف بزنید. اشخاصی که میتوانند در آنجا بیایند حرف بزنند، بروید پیدایشان کنید بردارید بروید، دعوتشان کنید به دانشگاه. ننشینید که من تعیین کنم. البته من آسید علی آقا (1) را.
لزوم پایداری و روشنگری در سنگر دانشگاه
و ما اگر دانشگاهمان اداره نشود، کارمان زار است! دانشگاه، تمام مسائل به دست دانشگاه است. یعنی این دو تا قطبِ دانشگاه و روحانی همه مقدرات مملکت تو مشت اینهاست. دانشگاهی، دانشجو، چه دانشجوی قدیمی، چه دانشجوی جدید، همه مسائل توی دست اینها باید حل بشود. اینها قوه متفکره یک ملت هستند. اگر دانشگاه را ما سست بگیریم و از دست ما برود، همه چیزمان از دستمان رفته است. یک مسئلهای است که نباید شما بنشینید که من عمل بکنم؛ و نه من هم باید بنشینم که شما تنها. ما هر دو باید دست به دست هم بدهیم، آنقدری که من میتوانم من انجام بدهم آنقدری که شما میتوانید شما انجام بدهید. جوان هستید، در مقابلشان بایستید؛ صحبت کنید؛ حرف بزنید. اشخاصی که میتوانند در آنجا بیایند حرف بزنند، بروید پیدایشان کنید بردارید بروید، دعوتشان کنید به دانشگاه. ننشینید که من تعیین کنم. البته من آسید علی آقا (1) را.