- » امروز جمعه، 2 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
صحیح میگویند. میدانند که خراب است آنجا لکن اینکه میگویند هیچ جا بدتر از ما نیست، برای این است که آنجا را دیدند، آنجا را شنیدند. آن کسی که در بختیاری بوده است دیده است که در بختیاری چه گذشته و حالا چه جور است اما شنیده که در جاهای دیگر هم ظلمی بوده و اینها آن را ندیده [اند] از این جهت آن محل خودش را از همه جا بدتر میداند. اینها همه درست میگویند، برای اینکه همه جا خراب بوده.
نابودی کشاورزی به اسم «اصلاحات ارضی»
اصلاً برنامه، برنامهای بوده است که خرابی بکنند. کشاورزی را به اسم «اصلاحات ارضی» بکلی از بین ببرند؛ و بازار درست کنند برای امریکا که گندمهایش زیاد است، باید بریزد دریا یا بسوزاند، بهتر این است که ایران یا سایر کشورهایی که تحت نفوذ اوست، کشاورزیاش به هم بخورد تا محتاج بشوند به گندم و به همه حبوبات. چنانکه ما الآن محتاج هستیم؛ همه چیزمان از خارج باید بیاید. دامداری را از بین ببرند تا اینکه در گوشت محتاج بشوند از خارج بیاید. و همین طور هر چیزی را. اینها در این پنجاه سال، با اسمهای بسیار فریبنده و اغفال کننده، این مملکت را خراب کردند و از بین رفت. و الآن ما آن جهت دومش، که میخواستم عرض بکنم، این است که خرابی را همه ما میدانیم منتها شما خرابی بانک را بهتر از آنهایی که کشاورز هستند میدانید؛ کشاورزها خرابی کشاورزی را بهتر از شما میدانند و هر کدام، هر قشری خرابی محل خودشان را احساس کردند و بهتر میدانند.
گام اساسی برای بازسازی کشور
لکن حالا باید چه کرد؟ اگر بنا باشد که حالا ما بنشینیم و هی کلیات بگوییم که باید چه بشود، باید چه بشود، این کار را از پیش نمیبرد. باید شما که در بانک هستید، و کارمندان بانک هستید مشغول بشوید [به] درست کردن بانک؛ در کشاورزی چه میگذرد خودشان میدانند. البته گفتن خوب است، باید موعظه کرد، گفت؛ اما نه این است که شما همه مسائل مملکت را بگویید. من هم میدانم همهاش خراب است اما تکلیف چی
نابودی کشاورزی به اسم «اصلاحات ارضی»
اصلاً برنامه، برنامهای بوده است که خرابی بکنند. کشاورزی را به اسم «اصلاحات ارضی» بکلی از بین ببرند؛ و بازار درست کنند برای امریکا که گندمهایش زیاد است، باید بریزد دریا یا بسوزاند، بهتر این است که ایران یا سایر کشورهایی که تحت نفوذ اوست، کشاورزیاش به هم بخورد تا محتاج بشوند به گندم و به همه حبوبات. چنانکه ما الآن محتاج هستیم؛ همه چیزمان از خارج باید بیاید. دامداری را از بین ببرند تا اینکه در گوشت محتاج بشوند از خارج بیاید. و همین طور هر چیزی را. اینها در این پنجاه سال، با اسمهای بسیار فریبنده و اغفال کننده، این مملکت را خراب کردند و از بین رفت. و الآن ما آن جهت دومش، که میخواستم عرض بکنم، این است که خرابی را همه ما میدانیم منتها شما خرابی بانک را بهتر از آنهایی که کشاورز هستند میدانید؛ کشاورزها خرابی کشاورزی را بهتر از شما میدانند و هر کدام، هر قشری خرابی محل خودشان را احساس کردند و بهتر میدانند.
گام اساسی برای بازسازی کشور
لکن حالا باید چه کرد؟ اگر بنا باشد که حالا ما بنشینیم و هی کلیات بگوییم که باید چه بشود، باید چه بشود، این کار را از پیش نمیبرد. باید شما که در بانک هستید، و کارمندان بانک هستید مشغول بشوید [به] درست کردن بانک؛ در کشاورزی چه میگذرد خودشان میدانند. البته گفتن خوب است، باید موعظه کرد، گفت؛ اما نه این است که شما همه مسائل مملکت را بگویید. من هم میدانم همهاش خراب است اما تکلیف چی