- » امروز پنجشنبه، 1 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
اسباب این میشود که مردم از آن جدا بشوند؛ مردم مالیات ندهند، فرار کنند از مالیات. دو دفتر داشته باشند! الآن کراراً از من سؤال شده است که ما در زمان طاغوت دو تا دفتر داشتیم - خوب حالا آنی که به ما گفتند، دو تا دفتر - یک دفتر بود که به دسترس مأمورین میگذاشتیم. این غیر آن بود که ما داشتیم. حالا چه بکنیم؟ ما گفتیم نه، حالا دیگر شما از خودتان میدانید دیگر. اینها برای این است که از آن طرف زور و ارعاب و فشار؛ از آن طرف هم ملت نمیتواند اینقدر بپذیرد، از این جهت، آن هم هر قدر بتواند تخلف میکند، بتواند علناً تخلف میکند، چنانکه اخیراً کرد. اگر نتواند - اینطورند خوب - در خفا تخلف میکند. هرچه بتواند از مال دولت برمیدارد. این باید یک سرمشقی باشد برای دولتها، برای ادارات، برای همه جا، که مردم را از خودشان جدا نکنند. مردم از خودشان بدانند. مردم هم آنها را از خود بدانند. اینها را هم مردم از خود بدانند. اگر یک همچو تفاهمی بین دولت و ملت پیدا شد، این دولت متکی به ملت است و سقوط ندارد؛ این دیگر قابل سقوط نیست.
همگامی ملت و دولت
من امیدوارم که بشود ان شاء الله. یک صبغه اسلامی پیدا بکند. یک شبیهی؛ یک قدری شباهت به حکومت اسلام باشد. و اگر باشد - امیدواریم که بشود همهاش، اما هر چه بتوانیم، اگر بشود، یک مملکت آرامی که هیچ کس به این فکر نیست که به دیگری تعدی بکند. نه دولت به ملت؛ نه ملت به دولت. و مردم هم از روی رضا و رغبت مالیاتی که برای حفظ خودشان است، برای حفظ سرحدات خودشان است، برای خودشان با رضا و رغبت میدهند. - هر کسی - فرض کنید که یک کسی گوسفند دارد، ده هزار گوسفند دارد، اگر یک نفر بیاید بگوید من اینها را حفاظت میکنم، خوب، بداند این امین است و حفظ میکند، این از روی رضا و رغبت به او اجرت میدهد، چیز میدهد که حفظش کند. یک کسی که خودش نمیتواند حفظ کند، آن اشخاصی که بیایند بگویند ما حفظش میکنیم، خودش از روی رضا و رغبت به او پول میدهد.
همگامی ملت و دولت
من امیدوارم که بشود ان شاء الله. یک صبغه اسلامی پیدا بکند. یک شبیهی؛ یک قدری شباهت به حکومت اسلام باشد. و اگر باشد - امیدواریم که بشود همهاش، اما هر چه بتوانیم، اگر بشود، یک مملکت آرامی که هیچ کس به این فکر نیست که به دیگری تعدی بکند. نه دولت به ملت؛ نه ملت به دولت. و مردم هم از روی رضا و رغبت مالیاتی که برای حفظ خودشان است، برای حفظ سرحدات خودشان است، برای خودشان با رضا و رغبت میدهند. - هر کسی - فرض کنید که یک کسی گوسفند دارد، ده هزار گوسفند دارد، اگر یک نفر بیاید بگوید من اینها را حفاظت میکنم، خوب، بداند این امین است و حفظ میکند، این از روی رضا و رغبت به او اجرت میدهد، چیز میدهد که حفظش کند. یک کسی که خودش نمیتواند حفظ کند، آن اشخاصی که بیایند بگویند ما حفظش میکنیم، خودش از روی رضا و رغبت به او پول میدهد.