- » امروز جمعه، 2 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
محفوظ میماند و نسبت به اسلام نمیدادند، خیلی اشکال نبود. آدم فاسد در عالَم خیلی هست. آدم مخالف با موازین عمل کن زیاد است. اما اگر ما خودمان را پاسدار اسلام بدانیم، ما که در لباس روحانیت هستیم، این صف، و شما که پاسداران اسلام هستید - و همهمان ان شاء الله پاسداران اسلام باشیم - اگر امروز از ما، از این طبقه، و از شما و این طبقه و از آقایان و آن طبقه اگر امروز یک خلافی صادر بشود، اشخاصی با قلمهای زهرآلود چشمها را دوختهاند که یک چیزی پیدا بکنند برَش یک هزار تا اضافه بکنند و به اسلام نسبت بدهند؛ نه به شما، نه به من. اگر یک کاری یکوقتی من کردم، میگفتند خمینی یک آدم مخالف با عقل و اسلام است، این اشکالی نداشت. خوب، خیلی اشخاص مخالف بودند، یکیاش هم من. اما اگر من حالا یک کاری بکنم و بگویند که رژیم اسلامی اینطوری است، یا آقا خدای نخواسته یک کاری بکنند، که نسبت داده بشود به اینکه این حکومت اسلام هم همین است [این خطرناک است].
شکست مکتب، مصیبت بزرگ
اینهایی که نشستهاند و الآن در داخل و خارج چشمها را دوختهاند که یک مناقشهای بکنند، یک چیزی از شما، از من، از آقا، ببینند، از روحانیون، از پاسداران، از کمیتهها، از دادگاه انقلاب، از حکومت ... از همه اینها، یک چیزی ببینند، یکی را هزار میکنند. آن هم پای من و آقا حساب نمیکنند؛ پای اسلام حساب میکنند. امروز مکتب ما در خطر است. آن وقت که رژیم بود، مکتبمان سرجایش بود، خودمان در خطر بودیم. اگر در زمان طاغوت ما با آنها مبارزه میکردیم و ما را میکشتند، اشکال نداشت؛ شکست [می] خوردیم. اگر در زمان طاغوت از یک معمم یک [خلافی] صادر میشد، نمیگفتند اسلام؛ میگفتند این ساواکی هست؛ به اسلام نسبت نمیدادند. الآن اگر از پاسدارهای اسلام، چه شما که پاسدارید و چه ما که پاسداریم، یک مطلبی صادر بشود، این اشخاصی که در صددند که تخطئه کنند مکتب ما را، اسلام را تخطئه کنند، اینها قلمها را برمیدارند، اینجا به کنایه و در خارج به صراحت، مینویسند؛ و مکتب ما یکوقت در دنیا شکست
شکست مکتب، مصیبت بزرگ
اینهایی که نشستهاند و الآن در داخل و خارج چشمها را دوختهاند که یک مناقشهای بکنند، یک چیزی از شما، از من، از آقا، ببینند، از روحانیون، از پاسداران، از کمیتهها، از دادگاه انقلاب، از حکومت ... از همه اینها، یک چیزی ببینند، یکی را هزار میکنند. آن هم پای من و آقا حساب نمیکنند؛ پای اسلام حساب میکنند. امروز مکتب ما در خطر است. آن وقت که رژیم بود، مکتبمان سرجایش بود، خودمان در خطر بودیم. اگر در زمان طاغوت ما با آنها مبارزه میکردیم و ما را میکشتند، اشکال نداشت؛ شکست [می] خوردیم. اگر در زمان طاغوت از یک معمم یک [خلافی] صادر میشد، نمیگفتند اسلام؛ میگفتند این ساواکی هست؛ به اسلام نسبت نمیدادند. الآن اگر از پاسدارهای اسلام، چه شما که پاسدارید و چه ما که پاسداریم، یک مطلبی صادر بشود، این اشخاصی که در صددند که تخطئه کنند مکتب ما را، اسلام را تخطئه کنند، اینها قلمها را برمیدارند، اینجا به کنایه و در خارج به صراحت، مینویسند؛ و مکتب ما یکوقت در دنیا شکست