خودت را بکشی برای اینها که اینها ایمان نیاورده‌اند»! همچو متأثر بود که اینها چرا ایمان نمی آورند، اینها چرا نجات پیدا نمی‌کنند، اینها چرا؟ وقتی که یک دسته‌ای را در یک جنگی - در ... تاریخ هست - که بسته بودندشان و می‌آوردند از کفار، می‌فرمود که ما اینها را باید با زنجیر وارد بهشت کنیم! حالا باید اینطور بیاوریم و هدایتشان بکنیم. (1) نورِ هدایت بود. همان طوری که با مؤمنین سر صلح و صفا داشت، با دیگران هم داشت؛ مگر آنهایی که یک غده سرطانی بودند که باید کنده بشوند؛ از جامعه باید کنار بروند.
شما آقایان که الآن پاسدار انقلاب هستید، یعنی «انقلاب اسلامی»، همان طوری که از انقلاب پاسداری می‌کنید، تکلیف بالاتر این است که از اسلام پاسداری بکنید؛ و آن به این است که از خودتان پاسداری بکنید. از هواهای نفسانی خودتان، از شهوات خودتان، از میلهایی که میلهایی است که در هر انسانی هست و میل شیطانی است، از اینها پاسداری کنید؛ به طوری که وقتی که شما پاسدارها را مردم می‌بینند، یا آن چشمهایی که می‌خواهند یک اشکالی بکنند ببینند، ببینند که شما مردمی هستید که سلامت هستید؛ در عین حالی که قدرت دارید، در عین حالی که با اشخاصی که فاسدند قدرتمندی هم نشان می‌دهید، لکن با مردم رحیم هستید، با مردم رفیق هستید.
نگرانی رژیمهای شیطانی از مردم
رژیم سابق و رژیمهای شیطانی، اینهایی که مردم را به داغ می‌کشیدند، داغ می‌کردند ملت را، اذیت می‌کردند، ارعاب می‌کردند، با هر طوری بود مردم را می‌خواستند از خودشان بترسانند، این نکته‌اش این بود که خودشان خیانتکار بودند، و از مردم می‌ترسیدند؛ و هرچه زیادتر ارعاب می‌کردند دلیل بر این بود که زیادتر می‌ترسند. برای حفظ خودشان چاره نمی‌دیدند الّا اینکه مردم را اذیت کنند و ارعاب کنند، که مردم بترسند از آنها. ولهذا نمی‌توانستند اینها چهره خودشان را در جامعه نشان بدهند. این محمدرضا یکوقت توی جامعه نتوانست بیاید. هر وقت اینها می‌خواستند عبور بکنند از.

صحیفه امام خمینی
Rouhollah Website is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License. <Rouhollah Website/>