روحانیت تبریز بود آمد و در قم ماند و در همین جا هم فوت شد و دیگر نرفت آنجا. می‌رفت هم کاری نمی‌توانست بکند. و علمای مشهد را دستجمعی گرفتند و آوردند به تهران و حبس کردند. و مرحوم آقازاده (1)، که در رأس علمای آن وقت خراسان بود، به محاکمه می‌بردند، با سر برهنه و یک نفر سرباز همراهش می‌بردند که در عدلیه محاکمه‌اش کنند! این قدرت شیطانی آن وقت، این قوّه را می‌خواستند بشکنند. منتها خوب نتوانستند و خدا حفظ کرد این جمعیت را.
در زمان این یکی، که آنطور قُلْدُری دیگر وقتش گذشته بود یا آنها هم صلاح نمی دانستند که به این نحو باشد، شروع به تبلیغات شد. تبلیغات زیاد کردند نسبت به اهل علم و روحانیت، تبلیغات زیاد شد. آن سرنیزه برداشته شده بود اما نه به آن شدت. مساجد را نگذاشتند تبلیغات صحیح بشود. درست کردند مبلِّغینی بر ضد اسلام. یک صورت روحانی، لکن ضد اسلامی. خود آنها هم تبلیغات در همه جا، خصوصاً در دانشگاه، در دانشگاه دامنه تبلیغات ضد روحانی خیلی اوج گرفت، به طوری که بکلّی دانشگاه را از روحانیین جدا کردند. و هم دانشگاه را شکستند، و هم روحانیون را شکستند؛ یعنی می‌خواستند بشکنند.
تلاش برای شکست اقتدار مسلمین
اینها که می‌گویید که مدرسه درست کردند در آنجاها، یا بعداً در همه جا داشتند مدارس، نه اینکه آنها یک اعتقاد به یک مبادی داشتند منتها می‌گفتند اسلام نباشد و نصرانیت باشد؛ آنها نه نصرانیت را می‌خواهند و نه اسلام را می‌خواهند و نه کاری به این مسائل دارند. آنها منافع مادی خودشان را می‌خواهند به هر جوری شد، بچه‌های ما را منحرف کنند؛ از اسلام منحرف بشوند. نصرانیت هم کاری از او نمی‌آید. برای اینکه آن

صحیفه امام خمینی
Rouhollah Website is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License. <Rouhollah Website/>