اجتماعی، این بازار است که می‌تواند یک تحولاتی را ایجاد کند. الآن خوب اینطور صحبتهایی که می‌شود که یک دسته‌ای از آن اشخاص، یک استفاده‌هایی حالا می‌خواهند بکنند، تلافی - مثلاً - بعضی اشخاص آن مدتی که تعطیل بوده است می‌خواهند درآورند، یا منتظر این بوده‌اند که یک چیزی بشود و یک سوء استفاده‌هایی بکنند، این بازار است که می‌تواند جلوی این را بگیرد، بازار خودش باید جلوی این اشخاصی که برای سوء استفاده، خودشان را مهیا کرده‌اند بگیرد. نمی‌گویم که بروند بزنند، چه بکنند. بروند یک نفر آدمی که می‌بینند دارد اجحاف می‌کند به این مستمندان، این فقرا که جانشان را داده‌اند، خونشان را داده‌اند، حالا هم ضعیفند، حالا هم همچه نیست که دارا باشند، فقیرند، مستمندند، اینها بخواهند چیزهایی را به قیمت گزاف بخرند، نمی‌توانند، باید محروم بمانند. این را اگر فرض کنید که یک چند نفر نشانداری که در بازار هست و اینطور هست، قرار بگذارند این بازاریها، یکی یکی بروند سلام بکنند، به اینها بگویند «آقا، این کار را نکن!» اگر در یک روز هزار نفر آدم برود به یک نفر بگوید «آقا نکن! این کار خلاف انصاف است»، این کار پیشرفت می‌کند.
حکایتی از استاد شاه آبادی
خدا رحمت کند شیخ ما مرحوم آقای شاه آبادی را - رضوان الله علیه - ایشان به من فرمود که: «در آن زمان شدت، مقابل منزل ما یک دکانی باز شد که مثل اینکه چیزهای خلاف می‌فروخت، دکان بدی باز شد. من به رفقایم گفتم که شما یکی یکی بروید نهیش کنید. یک روز قریب دویست نفر، یکی یکی صبح رفتند: «سلامٌ علیکم! و علیکم السلام! آقا، این دکان اینجا مناسب نیست» این رد شد، یکی دیگر آمد. تا عصر حدود دویست نفر رفتند به این آدم گفتند. تمام شد. برچید بساطش را.
این نهی وقتی مکرر شد در روح انسان تأثیر می‌کند. یکی بگوید، ممکن است، خوب، تأثیر کمی بکند. دنبالش یکی دیگر برود بگوید: «آقا نکن این کار را، این کار انصاف نیست. این مردم خونشان را داده‌اند و حالا شما دارید آنها را در مضیقه‌
صحیفه امام خمینی
Rouhollah Website is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License. <Rouhollah Website/>