- » امروز جمعه، 2 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
گوش سربازهای جوان. و از آن طرف، مردم را از اینها جدا بکنند. اصلاً حساب مردم، حساب علی حدّه و شهربانی با مردم هیچ رابطهای نداشت، مگر این رابطه که یکی را بیاورند آنجا و کتکش بزنند و حبسش بکنند و آن ترتیب.
شیوه عملکرد قوای انتظامی با مردم در رژیم اسلامی
شما امروز در رژیم اسلامی واقع هستید؛ یعنی رژیمی که اساسش بر این است که مردم با طبقات ارتشی و ژاندارمری و شهربانی خودشان را از هم جدا ندانند. شما خودتان را از آنها بدانید؛ آنها هم خودشان را از شما بدانند و با آغوش باز از شما پذیرایی کنند. شما کوشش کنید که این معنی را در ذهن مردم با اعمالتان وارد کنید. شما پنجاه ساله اید، شماها که جوانید، مردم پنجاه و چند سال از این لباس بدی دیدهاند. از وقتی که شهربانی را دیدند، دیدهاند که این شهربانی معنایش این است که آدم را بزند و بگیرد و حبس کند و زجر بدهد و از او چیز بگیرد! از ارتش هم همین طور؛ از ژاندارمری هم همین طور، پنجاه سال ملت ما این طور دیده، قبلاً هم این طور دیده. اما حالا آنکه ما واردش هستیم این را تا بخواهید از ذهن مردم بیرون کنید یک قدری طول دارد، لکن میتوانید. میتوانید که شما این چیزی که در ذهن آنها در این پنجاه سال رفته است، از آن وقتی که چشمش را باز کرده از سازمان امنیت ترساندندش و از شهربانی ترساندندش و از ارتش ترساندندش و از ژاندارمری ترساندندش، این را باید با عمل، کاری بکنید که از قلب او بیرون بیاید و بفهمد که امروز غیر از دیروز است. امروز، روزی است که ملت با این قشرهای انتظامی رفیقاند و دوستاند و برادرند. آنها میخواهند حفظ کنند انتظامات را برای ملت، وقتی ملت دید که این طایفه خدمتگزار او هستند، قهراً محبت به او پیدا میکنند. انسان به کسی که خدمت به او میکند، حفظ میکند نظم مملکتش را، قهراً علاقه مند میشود. شما کوشش کنید که همین معنایی که الآن هست که بنای این است که رژیم جمهوری اسلامی، رژیم مردمی باشد، همه با هم باشند. قوای انتظامی و مردم همان طور که در صدر اسلام بوده است که از خود این مردم
شیوه عملکرد قوای انتظامی با مردم در رژیم اسلامی
شما امروز در رژیم اسلامی واقع هستید؛ یعنی رژیمی که اساسش بر این است که مردم با طبقات ارتشی و ژاندارمری و شهربانی خودشان را از هم جدا ندانند. شما خودتان را از آنها بدانید؛ آنها هم خودشان را از شما بدانند و با آغوش باز از شما پذیرایی کنند. شما کوشش کنید که این معنی را در ذهن مردم با اعمالتان وارد کنید. شما پنجاه ساله اید، شماها که جوانید، مردم پنجاه و چند سال از این لباس بدی دیدهاند. از وقتی که شهربانی را دیدند، دیدهاند که این شهربانی معنایش این است که آدم را بزند و بگیرد و حبس کند و زجر بدهد و از او چیز بگیرد! از ارتش هم همین طور؛ از ژاندارمری هم همین طور، پنجاه سال ملت ما این طور دیده، قبلاً هم این طور دیده. اما حالا آنکه ما واردش هستیم این را تا بخواهید از ذهن مردم بیرون کنید یک قدری طول دارد، لکن میتوانید. میتوانید که شما این چیزی که در ذهن آنها در این پنجاه سال رفته است، از آن وقتی که چشمش را باز کرده از سازمان امنیت ترساندندش و از شهربانی ترساندندش و از ارتش ترساندندش و از ژاندارمری ترساندندش، این را باید با عمل، کاری بکنید که از قلب او بیرون بیاید و بفهمد که امروز غیر از دیروز است. امروز، روزی است که ملت با این قشرهای انتظامی رفیقاند و دوستاند و برادرند. آنها میخواهند حفظ کنند انتظامات را برای ملت، وقتی ملت دید که این طایفه خدمتگزار او هستند، قهراً محبت به او پیدا میکنند. انسان به کسی که خدمت به او میکند، حفظ میکند نظم مملکتش را، قهراً علاقه مند میشود. شما کوشش کنید که همین معنایی که الآن هست که بنای این است که رژیم جمهوری اسلامی، رژیم مردمی باشد، همه با هم باشند. قوای انتظامی و مردم همان طور که در صدر اسلام بوده است که از خود این مردم