- » امروز جمعه، 2 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
اینطور است. همان وقتی بود که بعضی از مراجع (1) ما با طیاره رفته بودند به مشهد، در همان اوان که من از بالای منبر گفتم که تو این حرفهایی که میزنی، الآن بعضی از مراجع ما با طیاره رفتند مشهد، چطور میگویید که اینها مخالف با اینطور مسائلند.
ثمره اصلاحات ارضی شاه
مخالفت با فساد را و مخالفت با تمدن را - البته آن تمدنی که ایشان طرحش را ریخته بود، آن «تمدن بزرگی» که ایشان طرحش را ریخته بود، همه ملت با آن مخالف بودند نه روحانیت تنها - آن تمدن این بود که ما همه کشاورزیمان را به هم بزنیم. و از آنور هم آن جهت دیگرش را نتوانیم درست بکنیم. بگوییم میخواهیم مملکت ما صنعتی بشود، کشاورزیاش را به هم بزنیم. صنعتیاش نتوانیم بکنیم یا نکنیم، عمداً نکردند. آنقدری که کردند اینکه کشاورزی را به هم زدند برای اینکه امریکاییها گندمهایشان را توی دریا میریختند، زیادشان بود، یا میسوزاندند. خوب بازار درست کردند. بهتر از این چه که یک بازاری درست کنند و سالی چقدرها به اینجا بدهند و ارز بگیرند.
آن تمدنی که ایشان میگفت [این بود که] مراکز فساد در تهران بیشتر از مراکز علم بود. دکانهای مشروب فروشی بیشتر از دکانهای کتابفروشی بود. آن را هر آدمی مخالف با آن هست. اینها میخواستند که این دو تا قدرت را از ملت بگیرند. ملت هم وقتی قدرت تفکرش کم باشد خوب نمیتواند کاری بکند و باید تسلیم بشود. از این جهت نقطه نظرشان به دانشگاه بود و به مدارس علمی. بیشتر به این دو تا، منتها با هر کدام به یک فرم خاصی عمل میکردند.
از نقشههای استعمار
و یکی از نقشههای آنها هم این بود که این دو تا قدرت را نگذارند با هم باشند. اولاً قدرت را ازشان بگیرند - و ثانیاً حالا چنانچه یکوقتی از دستشان در رفت و در بین اینها
ثمره اصلاحات ارضی شاه
مخالفت با فساد را و مخالفت با تمدن را - البته آن تمدنی که ایشان طرحش را ریخته بود، آن «تمدن بزرگی» که ایشان طرحش را ریخته بود، همه ملت با آن مخالف بودند نه روحانیت تنها - آن تمدن این بود که ما همه کشاورزیمان را به هم بزنیم. و از آنور هم آن جهت دیگرش را نتوانیم درست بکنیم. بگوییم میخواهیم مملکت ما صنعتی بشود، کشاورزیاش را به هم بزنیم. صنعتیاش نتوانیم بکنیم یا نکنیم، عمداً نکردند. آنقدری که کردند اینکه کشاورزی را به هم زدند برای اینکه امریکاییها گندمهایشان را توی دریا میریختند، زیادشان بود، یا میسوزاندند. خوب بازار درست کردند. بهتر از این چه که یک بازاری درست کنند و سالی چقدرها به اینجا بدهند و ارز بگیرند.
آن تمدنی که ایشان میگفت [این بود که] مراکز فساد در تهران بیشتر از مراکز علم بود. دکانهای مشروب فروشی بیشتر از دکانهای کتابفروشی بود. آن را هر آدمی مخالف با آن هست. اینها میخواستند که این دو تا قدرت را از ملت بگیرند. ملت هم وقتی قدرت تفکرش کم باشد خوب نمیتواند کاری بکند و باید تسلیم بشود. از این جهت نقطه نظرشان به دانشگاه بود و به مدارس علمی. بیشتر به این دو تا، منتها با هر کدام به یک فرم خاصی عمل میکردند.
از نقشههای استعمار
و یکی از نقشههای آنها هم این بود که این دو تا قدرت را نگذارند با هم باشند. اولاً قدرت را ازشان بگیرند - و ثانیاً حالا چنانچه یکوقتی از دستشان در رفت و در بین اینها