- » امروز جمعه، 2 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
مطالعات و بررسیهای استعمارگران در ایران
در همدان من بودم که یکی از آشناهای من، که سابقه داشت - اینکه میگویم مال شاید حدود بیست سال یا بیشتر باشد - که یک ورقهای آورد شاید یک متر در یک متر؛ نقشه بود، نقشه همدان و دهات و قُراء و قَصَبات همدان، این را که باز کرد من دیدم نقطههایی با رنگ دیگر، نقطه زیاد، در این هست. گفتم: اینها چیست؟ گفت: این نقشه از خارجیهاست، این نقطهها جاهایی است که یک چیزی در اینجا پیدا میشود؛ یک زیر زمین، یک چیزی دارد اینجا. اینها همه جا را مطالعه کردند. یک راه این بود که یک قسم از مطالعاتشان مطالعات شناختن ذخایر شرق، که یکی از آن هم ایران بود. یک قسم از مطالعات هم، که باز در همان وقتها که این وسایل اتومبیل و اینها نبود، با قافلهها حرکت میکردند و با شترها میرفتند مطالعه در احوالات گروههای مختلف عشایر ایران، بختیاریها، عرض میکنم بلوچها، کُردها. یک دسته آنجاها میرفتند و مطالعه میکردند آنها چه جور آدمهاییاند، و چه جور میشود اینها را تحت استعمار برد، و یک گروه دیگری هم در شهرها مشغول مطالعه بودند که اینها چه جور وضعی دارند.
توطئههای غربیان برای تضعیف اسلام
و آن طوری که من میفهمم، از روی هم رفته مطالعاتشان راجع به انسانها این حاصل شده است که این جمعیت شرقی به اسلام اعتقاد دارد، و آنکه مانع میشود از اینکه آن چیزهای زیرزمینی را به غارت ببرند اینها هستند که به اسلام عقیده دارند. آن قشرهای دیگری که به اسلام سرو کار ندارند از آنها هیچ باکی نداشتند. آنها یک مردم تهی هستند که به آنها کاری نداشتند. آنکه از آن خوف داشتند تودههایی بود که به اسلام عقیده داشتند. خوب، اینهایی که به اسلام عقیده داشتند از چه راه این عقیده را پیدا کرده بودند؟ از طریق روحانیت. این اعتقاد را اینها تزریق کرده بودند و باز مطالعاتشان به اینجا رسیده بود که این ملّاها در دهات و قَصَبات و همه جا هستند و هر وقت بخواهند، این مردم را ممکن است که به شورش وادارند. چه بکنند این نشود؟ دو نقشه میخواستند
در همدان من بودم که یکی از آشناهای من، که سابقه داشت - اینکه میگویم مال شاید حدود بیست سال یا بیشتر باشد - که یک ورقهای آورد شاید یک متر در یک متر؛ نقشه بود، نقشه همدان و دهات و قُراء و قَصَبات همدان، این را که باز کرد من دیدم نقطههایی با رنگ دیگر، نقطه زیاد، در این هست. گفتم: اینها چیست؟ گفت: این نقشه از خارجیهاست، این نقطهها جاهایی است که یک چیزی در اینجا پیدا میشود؛ یک زیر زمین، یک چیزی دارد اینجا. اینها همه جا را مطالعه کردند. یک راه این بود که یک قسم از مطالعاتشان مطالعات شناختن ذخایر شرق، که یکی از آن هم ایران بود. یک قسم از مطالعات هم، که باز در همان وقتها که این وسایل اتومبیل و اینها نبود، با قافلهها حرکت میکردند و با شترها میرفتند مطالعه در احوالات گروههای مختلف عشایر ایران، بختیاریها، عرض میکنم بلوچها، کُردها. یک دسته آنجاها میرفتند و مطالعه میکردند آنها چه جور آدمهاییاند، و چه جور میشود اینها را تحت استعمار برد، و یک گروه دیگری هم در شهرها مشغول مطالعه بودند که اینها چه جور وضعی دارند.
توطئههای غربیان برای تضعیف اسلام
و آن طوری که من میفهمم، از روی هم رفته مطالعاتشان راجع به انسانها این حاصل شده است که این جمعیت شرقی به اسلام اعتقاد دارد، و آنکه مانع میشود از اینکه آن چیزهای زیرزمینی را به غارت ببرند اینها هستند که به اسلام عقیده دارند. آن قشرهای دیگری که به اسلام سرو کار ندارند از آنها هیچ باکی نداشتند. آنها یک مردم تهی هستند که به آنها کاری نداشتند. آنکه از آن خوف داشتند تودههایی بود که به اسلام عقیده داشتند. خوب، اینهایی که به اسلام عقیده داشتند از چه راه این عقیده را پیدا کرده بودند؟ از طریق روحانیت. این اعتقاد را اینها تزریق کرده بودند و باز مطالعاتشان به اینجا رسیده بود که این ملّاها در دهات و قَصَبات و همه جا هستند و هر وقت بخواهند، این مردم را ممکن است که به شورش وادارند. چه بکنند این نشود؟ دو نقشه میخواستند