- » امروز جمعه، 2 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
فلک - آن قلعه حسن فلک (1) را من رفتم میدانم کجاست؛ پهلوی کوهی است که به آن کوه الوند میگویند، آن غیر الوند همدان است، الوندی است مال خمین است، آنجا یک قلعهای است مثلاً به اندازه چند مقابل این عمارتها، ده بیست تا خانوار شاید داشته باشد - گفت حتی آنجا، گفت من آنجا که رفتم، دیدم مطالبی که در آن قلعه مردم آنجا میگویند همانی است که در تهران میگویند! من آنجا در ذهنم آمد که مسئله مسئله بشری نیست؛ مسئله مسئله الهی است و این پیش میبرد. وقتی مطلب، توجه از جانب ماوراء الطبیعه و غیب باشد، این ملت پشتیبان غیبی دارد و با پشتیبان غیبی، شما پیش بردید؛ و الّا ابزاری دست شما نبود. حالا چهار تا تفنگ دست پاسبانهای ما هست. اینها غنیمت جنگی است، و الّا کِی داشتند اینها را. آنی که در بین ملت ما بود «الله اکبر» و ایمان بود؛ فریاد «الله اکبر» و ایمان بود، و او پیش برد.
برادرها! حفظ کنید این [ایمان] را؛ خواهرها! حفظ کنید این [ایمان] را. تا این سنگر الهی، این دژ محکم خدایی، هست شما پیروزید؛ نه دمکراتها به شما غلبه خواهند کرد و نه کمونیستها. همه اینها دفن خواهند شد. لکن به شرط اینکه این روحیهای را که خدا داده است و این وحدت کلمهای را که از جانب غیر به شما هدیه شده است، این امانت را حفظش کنید. الآن این یک مسئلهای است که پیش ما امانت است؛ و باید حفظ کنیم، و وقتی که توجه این باشد که ما برای خدا این کار را میکنیم، این هم باز در پاریس مکرر اتفاق میافتاد، که اشخاص دلسوز، اشخاصی که هواخواه بودند، اینها به من کراراً میگفتند که نمیشود، حالا که نمیشود باید یک جوریش کرد که مثلاً به تدریج پیش برود؛ و قدم بقدم مثلاً پیش برویم و بعضی هم از اینجا پیغام میدادند به من که قدم بقدم پیش برویم. حالا انتخابات را درست کنیم؛ بعد از انتخابات هم، یک مجلس خوبی درست بکنیم و بعد از مجلس خوب و کذا، و کم کم. من به بعضیشان گفتم به اینکه این نهضتی که الآن پیدا شده است و همه مردم بزرگ و کوچک الآن توی خیابان دارند.
برادرها! حفظ کنید این [ایمان] را؛ خواهرها! حفظ کنید این [ایمان] را. تا این سنگر الهی، این دژ محکم خدایی، هست شما پیروزید؛ نه دمکراتها به شما غلبه خواهند کرد و نه کمونیستها. همه اینها دفن خواهند شد. لکن به شرط اینکه این روحیهای را که خدا داده است و این وحدت کلمهای را که از جانب غیر به شما هدیه شده است، این امانت را حفظش کنید. الآن این یک مسئلهای است که پیش ما امانت است؛ و باید حفظ کنیم، و وقتی که توجه این باشد که ما برای خدا این کار را میکنیم، این هم باز در پاریس مکرر اتفاق میافتاد، که اشخاص دلسوز، اشخاصی که هواخواه بودند، اینها به من کراراً میگفتند که نمیشود، حالا که نمیشود باید یک جوریش کرد که مثلاً به تدریج پیش برود؛ و قدم بقدم مثلاً پیش برویم و بعضی هم از اینجا پیغام میدادند به من که قدم بقدم پیش برویم. حالا انتخابات را درست کنیم؛ بعد از انتخابات هم، یک مجلس خوبی درست بکنیم و بعد از مجلس خوب و کذا، و کم کم. من به بعضیشان گفتم به اینکه این نهضتی که الآن پیدا شده است و همه مردم بزرگ و کوچک الآن توی خیابان دارند.