حجازی و نه فنون جنگی به آن معنای مدرنش را که روم و ایران می‌دانستند، می‌دانستند؛ نه ابزارش را داشتند. ابزار که هیچ نداشتند؛ یعنی هر چند نفرشان یک شتر؛ هر چند نفرشان یک شمشیر، یک بندی از لیف خرما درست کرده بودند، شمشیر را با آن بند بسته بودند اینجا! لکن روح، روح الهی بزرگ بود. آن روحی بود که وقتی نیزه را - آن در یک جنگی بود - آن مخالف گذاشت به شکم آن و فشار داد؛ این دید که خواهد مرد، با این فشار داد خودش را از توی نیزه، یک نیزه توی شکمش رساند؛ خودش را، او را هم کشت، خودش هم مرد! یک همچو روحیه، یک همچو روحی، یا مثلاً به قلعه‌های بزرگ وقتی که می‌رسیدند، کشته می‌دادند برای بالا رفتن، نیزه‌ها را زیر یک سپر می‌گذاشتند، سپر رویش، یکی رویش می‌نشست می‌رفت بالا؛ اگر کشته هم می‌شد - که می‌شد - تا در را باز می‌کرد [ند]. این روحیه، یک روحیه‌ای است که روحیه الهی است. در ملت ما هم پیدا شده است، الحمدللَّه [یک تن از حاضران: ان شاء الله خدا به شما عمر هزار ساله بدهد.] و به همه ملت ان شاء الله عمر با برکت، که هزار سال که نمی‌شود، لکن برکت هزار سال را. ان شاء الله، ملت ما این برکت را داشته باشد عمرشان، همان طوری که این برکت بود که سلطنت 2500 ساله را [برانداخت‌] این محتاج به هزار سال فعالیت بود تا یک سلطنت 2500 ساله را [از بین‌] ببرند. این برکت بود؛ این برکتی بود که خدای تبارک و تعالی به شما ملت مسلمان مؤمن داد - و من دلخوشیم به این تحولات است.
وحدت کلمه ملت هدیه‌ای الهی
یعنی همان وقت که من پاریس بودم و بعضی از این مسائل را - البته تمامشان را آنجا شنیدم؛ یعنی بیشترش را - بعضی از این مسائل را در پاریس می‌شنیدم و مِنْ جمله این بود که یک نفری که رفته بود گردیده بود و به دهات اطراف ما، دهات کَمَره، دهات خُمین، دهات جاپَلَق، آنجاها رفته بود، به من گفت که من در آن دهات که رفتم، صبح همان وقتی که بحبوحه تظاهرات و اینها بود گفت: صبح که می‌شد، در هر دهی آخوند ده جلو می‌افتاد، مردم عقبش تظاهر می‌کردند و ایشان گفت به من در فلان جا، در قلعه حسن‌
صحیفه امام خمینی
Rouhollah Website is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License. <Rouhollah Website/>